سلام قرار بود دو روز بریم اطراف شهرمون بگردیم شوهرم گفت مامانمم ببریم منم گفتم باشه ولی بیشتر دوست داشتم تنها بریم .....تو راه مادر شوهرم گرسنه بود به من گفت برم از خواهر شوهرم بپرسم خوراکی دارن تو ماشینشون منم گفتم خجالت می کشم خودتون بپرسین بهم گفت ( ....خل ). خیلی ناراحت شدم خیلی گریه کردم.