کاش به اون مرحله برسم ، خانوادم خیلی اذیتم میکنن خیلی
همه چیمو میندازن عقب همش ، همه چیمو
میگن عقد نه ، میگن بله برون دیر ، زمانی که ما میگیم
قرار بود تابستون باشه بله برون ، بابام پاشو کرد تو یه کفش که نه که نه
اون نوقع کرونا کمتر بود ، بعد گفت بعد محرم صفر
بعد گفت نه منونگفتم بلافاصله بعد از محرم صفر
خستم گردن
خسلی خستم کردن
انگار تو دلشون نیست ازدواج کنم
واقعا خونم رو تو شیشه کزدن
نمیدونم چی بگم
خیلیدخستم
دلممی خواد یه چند ماهی بخوابم بیدار نشم