پسرای همسایمون درس نخوندن
یکی رفت پیش قناد محلمون شاگردی
یکی رفت پیش تراشکار
یکیشونم رفت پیش اینایی که دروپنجره آلومینیومی میسازن
به جا اینکه وقتشونو تو دانشگاهها تلف کنن رفتن اینکارا رو کامل یادگرفتن با شاگردی و پادویی
بعد یکی دوسال هرکدوم مغازه زدن
کم کم خونه ماشین خریدن ازدواج کردن
مغازشونو بزرگتر کردن
والان خداروشکر بیشتراز مهندسا و کارمندا درامد دارن
توی شهر کوچیکم بودن