2726
عنوان

خانواده شوهرم سرزده میان خونم

| مشاهده متن کامل بحث + 1081 بازدید | 65 پست

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

اصلا براشون مهم نیست محلشون نمیدم عزت نفس ندارن 

اولین باره ی همچین چیزی میشنوم خدایی بازم صبر تو من ک خیلی آدم بی صبری هستم با کوچیک ترین چیزی هوار میشم سر شوهرم ک البته اینم خوب نیست در کل خدا بهت صبر بده چی بگم والا. همون با شوهرت صحبت کنی بهترین راهه

یدونه شوهر دارم من قند عسل دارم من. فدات بشم من بدون تو جونم درمیاد بمونی برام آخ قربون قد و بالات برم من زندگیم 😍😍
حتما خیلی به نوه شون علاقه دارن، میان ببینن چیزی کم و کسری نداشته باشی، شما هم رودربایستی نداشته باش ...

عزیزم اینا اون ده روزی که اومدن خداشاهده گیر داده بودن به شوهرم که چرا توی فریزر فلفل دلمه نیست یه کم و کسری ای باشه آبرومونو میبرن کجای کاری اینا میومدن میخوردن و میرفتن مامانم تمیز میکرد زیرشونو

2728
خب پس کلا اهل مهمونی آن خخخخخ ولی ناموسن گناهه زن تازه زایمان کرده رو ب حال خودش بزارن بهتره شاید می ...

اون ده روزی که اومدن دست به سیاه و سفید نزدن مامانم همه کارها رو میکرد تازه هر قضا ای هم که میپخت ایراد میگرفتن ۰😑

اون ده روزی که اومدن دست به سیاه و سفید نزدن مامانم همه کارها رو میکرد تازه هر قضا ای هم که میپخت ای ...

10روز ریختن خونه شما واه واه واقعا دلم برات سوخت از فردا ب مامانت میگفتی غذا نزار بابا یکم جوابشون و بده بزار آدم شن جواب ندادی پرو شدن فک میکنن چخبره

یدونه شوهر دارم من قند عسل دارم من. فدات بشم من بدون تو جونم درمیاد بمونی برام آخ قربون قد و بالات برم من زندگیم 😍😍
اینا کین دیگه !

تازه یه چیزی بگم بخدا دروغ نمیگم اون روز که ۹ صبح اومده بود من خواب بودم شبشم مهمون داشتم باز نکردم رفته بود از خونه عمه شوهرم زنگ میزد بهم که من یهو جواب بدم بگه خواب نیست در رو باز نکرد باور میکنی؟

10روز ریختن خونه شما واه واه واقعا دلم برات سوخت از فردا ب مامانت میگفتی غذا نزار بابا یکم جوابشون و ...

آخه جواب میدم آبرومو میبره یه کاری میکنه که پدرشوهرم باهامون لج کنه 

به همسرت بگو بهشون بگه قبلش تماس بگیرن 

مگه دارن میان مچ گیری 

منم یه برادر همسر دارم همینقدر کم شعورن 

با سه تا بچه ی یک تا هفت سال یهو در میزدن می اومدن تو 

بعد من هنوز خونه شون نرفته ام

یه بار همسرم بهشون گفت قبلش زنگ بزنید ما کارمندیم اینا

زنگ زدن گفتن پشت دریم باز کنید 

😁
تازه یه چیزی بگم بخدا دروغ نمیگم اون روز که ۹ صبح اومده بود من خواب بودم شبشم مهمون داشتم باز نکردم ...

عزیزم من اگه جات میبودنم رو در رو توچشمشون نیگاه میکردن ومیگفتن خب چ وعضشه ازهمین الان دارن اینطوری میکنن بعدا بدترمیکنن بگو بدون اطلاع نیاین یااندفعه ک براشون غذا پختین بگو بی زحمت ظرفاروبشورین من با ی این بچه کوچیک دیگ کلافهو خسته شدم انقد بگو تابفهمن 

منم زایمان کرده بودم خونه مامانم اینا بودم سرزده میومدم خواهر شوهرم و جاریم.....چقدآدم حس بدی بهش دست میده انگار خیلی دلشون میخواد ژولیده پولیده ببیننت

امیدوارم به هر آنچه تو دلت هست برسی...منم همینطور بیا برای جفتمون صلوات بفرست😍
آخه جواب میدم آبرومو میبره یه کاری میکنه که پدرشوهرم باهامون لج کنه 

لج بکنه اصلا نه با سیاست من برو جلو.  ببین من شوهرم و پر میکنم میندازم ب جونشون هرررررچی میگن میگم مهران گفته مهران میگه مهران میخاد شوهرمم باهام هماهنگ دیگ نمیتونن کاری کنن

یدونه شوهر دارم من قند عسل دارم من. فدات بشم من بدون تو جونم درمیاد بمونی برام آخ قربون قد و بالات برم من زندگیم 😍😍
منم زایمان کرده بودم خونه مامانم اینا بودم سرزده میومدم خواهر شوهرم و جاریم.....چقدآدم حس بدی بهش دس ...

میومدن

امیدوارم به هر آنچه تو دلت هست برسی...منم همینطور بیا برای جفتمون صلوات بفرست😍
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز