من همون اول ک اومدن سلام کردم و نشستم پیششون
همه میوه و پذیرایی رو برادرم کرد
موقعی ک توافق کردن و دست زدن مادرشوهرم برگشت گفت چایی آخرو توقع داریم عروس برامون بیاره
منم گفتم ببخشید من نمیتونم ..خیلی سنگینه
قیافه مادرشوهرم دقیقنننن اینشکلی شد😐😐
فقط مواظب باش داماد و خانوادشو چایی روشون نریزی😑😂
من چایی نبردم می ترسیدم بندازمش اخه زیاد بود😂😂😂
من ده دقیقه ک از اومدنشون گذشته بود خودم پاشدم چایی ریختم و میوه بردم بعدم نشستم پیششون بعد از اینکه من اوکی دادم چاییشونو خوردن
منم همون اول نشستم خالم پذیرایی کرد.
چایی مدل انگلیسی ها خوبه. قوری رو ببر همونجا براشون بریز با شیر و شکر 🤓
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
