امشب ساعت ۱۱ رفتیم برای دخترم پوشک بگیریم . شوهرم رفت تو مغازه در ماشینم قفل نکرد سوییچم رو ماشین بود . منو دخترمم پشت نشسته بودیم . کوچه هم تقریبا خلوت بود .
بعد یهو یه اقاهه اومد نزدیکه ماشینمون طوری که با شیشه فقط چند سانت فاصله داشت و چشمش خورد به من و بچه رفت سمت عقب ماشین . من اینقد ترسیده بودم بچه رو ول کردم رو کف ماشین بلند شدم درا رو قفل کردم دیدم یه دور زد و رفت اونطرف کوچه . مرررردمو زنده شدم . هنوز قیافش جلو چشمه . یعنی میخاست بیاد تو ماشین ؟ کلی با شوهرم دعوام شد که چرا درو قفل نمیکنه وقتی پیاده میشه .😔😔😔