2726
عنوان

بچه ها هرچی منتظر کاربری فاطمه خانم نشستم تاپیک رو باز نکرد

| مشاهده متن کامل بحث + 122236 بازدید | 1081 پست

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

زهرا جان داستانه مادربزرگتو خوندم.. چقد سختی کشید مخصوصا اونجا که مسعود فلج شده بود باورش خیلی سخته برای مادری که این همه مصیبت سرش اومده.. از خدا عاقبت به خیری میخوام برای مادربزرگ عزیزت انشاءالله بعد 120 سال پسر عزیزشو اون دنیا ببینه... خیلی دوست دارم داستان خودتم بخونم😍💐💐

2728

وای خدا یکم یوااااش

این بنده ی خدا که اصلا زندگی نکرده

چرا انقدر به بعضی بنده هاش سختی میده؟!


افراد سمی شما را دیوانه میکنند. آنها مهارت دارند، که شما را آزار دهند!               تنها رمز این است، که سر حرف خود بمانید و وقتی فردی قصد عبور از مرز شما را دارد ، بر خط قرمز های خود پافشاری کنید.
بهتر که نرفتی تو حس وگرنه مینشستی گریه میکردی😁

😅😅

من لره لرستانم  (خرم آباد) با من به زبون دیگه ایی صحبت کنین متوجه نمیشم ⁦❤️⁩یکی از کاربرای نسبتا قدیمی هستم 😁ولی نمیگم کدوم کاربرم😝 
مادربزرگم میگه من داغ مسعود رو۴ بار تجربه کردم یه بار ده روزگی بردنش یه بار۵سالگی یه بار اتفاق بد زن ...


واقعا زندگیه سختی داشته

ان شاالله بقیه زندگیشون در آرامش باشه

مسعود هم خیلی گناه داشته بنظرم

من لره لرستانم  (خرم آباد) با من به زبون دیگه ایی صحبت کنین متوجه نمیشم ⁦❤️⁩یکی از کاربرای نسبتا قدیمی هستم 😁ولی نمیگم کدوم کاربرم😝 
چکیده ش اینه. مادر نداشته پیش عمه ش بزرگ میشه تو دوازده سالکی میدن شوهر اونم قبل عقد میکشنش. شوهر عم ...

ینی عقد یکی دیگه بوده و میره با یکی دیگه بچه دار میشه؟؟؟؟؟

 لایک نکنید لطفا...ریپلای فقط           خدایا شکرت           
ینی عقد یکی دیگه بوده و میره با یکی دیگه بچه دار میشه؟؟؟؟؟

نه اون صیغه بوده تموم شده. اصلا دست هم بهش نخورده بوده. اتفاقا با بابای اون بچه (مسعود) هم صیغه بوده. یعنی عقد رسمی نکرده. شوهر عقدی اش سیامک بوده که بابابزرگ استارتره.

اگه همون موقع به جای جواب دادن به دیگران رو خود داستان تمرکز میکردی اینجوری نمیشد .یه خط داستان مینوشتی دو صفحه جواب دیگران رو میدادی. یه جاهایی هم قهر میکردی. همیشه وقتی داستان بلند دارین صفحه رو قفل کنید کامل که نوشتین بازش کنید. که هم الکی صفحات بالا نمیرن و حرف و حدیث های الکی و متفرقه پیش نمیاد

تنها زمانى “صبور”خواهى شد،که “صبر”را یک”قدرت”بدانی نه یک “ضعف”…آنچه “ویران مان” مى کند“روزگار” نیست !حوصله ی “کوچک”براى “آرزوهاى بزرگ” ماست …........................................................................دو چیز شخصیت ات را تعین می کند :صبر وقتی چیزی نداری رفتارت وقتی همه چیز داری !
قطعا دیوونه هستی شک نکن ربپلای نکن تاصب پیام بذاریم نمیام بخونم  


بابا تو سایت آدم عوضی ندیده بودیم که دیدیم خدا به شوهرت صبر عاجل عنایت بفرماید

مگه من چی گفته بودم که امپرت رفت بالا.فقط گفتم داستانو از اول بنویسه تو با خودت درگیریا یه مشاور خوب برو  حتما

لطفا اگه امکانش هست برا شادی روح بابا و داداشم یه صلوات بفرستین
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730