پدرم معتاده، تو خونه میکشه، از بو من تنگی نفس میگیرم، مادرم عصبی شده، الان دعوا کردم باهاش ، فقط بهونش اینه ک تو منو عصبی کردی و خونمه اختیارشو دارم
چرا هرچی سعی میکنم زندگیمون آروم و باب میل بشه، بدتر خرابتر میشه
کاش حداقل از خودم خونه داشتم، میگه ناراحتی برو، کجا برم