2726
عنوان

دخترخاله من باقصه تلخ زندگیش بیایین هم بشنوین وهم راهنمایی کنین

| مشاهده متن کامل بحث + 2251 بازدید | 83 پست

ببخشیددوستان که نتونستم سریع ادامشوبزارم آخه ازدیروزصبح پدرشوهرم مهمانمه ومریض هم هستنددیگه من نتونستم بیام توسایت 

خدایامن درکلبه ی فقیرانه ی خودچیزی دارم که تودرعرش کبریایی خودنداری من چون تویی دارم وتوچون خودنداری  

میشه خواهشکنم لایکم کنی عزیز دلم

کاربری 4 تورو خدا لغوم نکن نی نی یار به خدا قول میدم حرف گوش کن بشم میدونی چیه رفیق اگه قرار بود خدا غیرممکنی برات بزاره اونو برات ارزو نمیکرد توی دلت که با سعی خودت ممکنش کنی 🙋🙋🙋منو شوهر جانو زندگی زیباترین دعا الهی یکی از همین روزا بزرگترین ارزوتون براورده بشه همون غیر ممکنه که میگفتید یعنی میشه هرشب برای یه تعدادی سوره ی قدر میخونم هرکی دلش خواست بیاد بگه براش بخونم راسی اگه نیومدم یا دیر اومدم بدونید شلوغم پس ناراحت نشید جواب ندادم مرسی 

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

بچه هااین داستان نیست بلکه واقعیت زندگی دخترخالم هستش من خوشم کسی روباداستان الکی سرکاربزارم الان گذاشتم فقط به خاطراینکه یک تصمیم گرفته توزندگیش واستخاره کرده وبامن مشورت کردمنم خاستم باشمامشورت کنم که آیابااین همه دردورنج این کارش درسته یانه نظراتتون روبگیدوکمک وراهنماییش کنیدلطفاا

خدایامن درکلبه ی فقیرانه ی خودچیزی دارم که تودرعرش کبریایی خودنداری من چون تویی دارم وتوچون خودنداری  
میشه خواهشکنم لایکم کنی عزیز دلم

باشه عزیزم الان ادامشومیزارم بعدلایکتون میکنم 

خدایامن درکلبه ی فقیرانه ی خودچیزی دارم که تودرعرش کبریایی خودنداری من چون تویی دارم وتوچون خودنداری  
2728
باشه عزیزم الان ادامشومیزارم بعدلایکتون میکنم 

مرسی مهربونم

کاربری 4 تورو خدا لغوم نکن نی نی یار به خدا قول میدم حرف گوش کن بشم میدونی چیه رفیق اگه قرار بود خدا غیرممکنی برات بزاره اونو برات ارزو نمیکرد توی دلت که با سعی خودت ممکنش کنی 🙋🙋🙋منو شوهر جانو زندگی زیباترین دعا الهی یکی از همین روزا بزرگترین ارزوتون براورده بشه همون غیر ممکنه که میگفتید یعنی میشه هرشب برای یه تعدادی سوره ی قدر میخونم هرکی دلش خواست بیاد بگه براش بخونم راسی اگه نیومدم یا دیر اومدم بدونید شلوغم پس ناراحت نشید جواب ندادم مرسی 

وقتی بچه هاش 9 ساله شدن به طورخداخاسته دوباره باردارشدخیلی ناراحت شدهمه اطرافیانش ناراحت شدن آخه نگه داری اون بچه هاواقعاسخت بودوبایک بچه  کوچیک دیگه سخترش میکردحاملگی سختی رومیگذروندهیچ کمکی نداشت تمام کارهای خونه وکارهای بچه های مریضش رودوشش بودوشوهرش اصلااصلاکمکش نبودتوهمین دوران بودکه کاره شوهر وپدرش شوهرش هم رونق گرفت توچندتاشهرستان فروشگاهه لوازم یدکی ماشین وبنگاهه ماشین زدن ووشوهرش دیگه کلاولش میکردمیرفت ازین شهربه اون شهرواین خیلی تنهابودروزهای سختی تورندگیش داشت هیچکس به خونش نمیرفت حتی خواهروبرادراش به خاطربچه هاشون میترسیدن چون یکی ازدوقلوهاش خیلی اذیت میکردوکتک میزدبچه هارواینم جایی نمیتونست بره چون هیچکس نمیخاست که بااون بچه ها ش خونشون بره دنیاحکم زندونی بودن روبهش داده بودخیلی حرفهای بدمیشنیدخیلی اذیت شدازطرف خانواده شوهرش ولی هیچکس حمایتش نکردحتی شوهرش به من میگفت خیلی سخته شوهری روکه دوست داشته باشی وبه خاطرش این همه سختی ببینی ولی کوچکترین محبتی ازش نبینی حتی کلمه دوستت دارم روازش نشنوی

خدایامن درکلبه ی فقیرانه ی خودچیزی دارم که تودرعرش کبریایی خودنداری من چون تویی دارم وتوچون خودنداری  

اول ماه نه بودکه کیسه آبش دوباره پاره شددلیلشم هم کارهای سنگین خونه وبلندکردن بچه های مریضش بودچون یکیشون رووقتی میبردحموم زیردوش یهوتشنج میشدواین محبوربودباهمون وضع بلندش کنه زایمان سختی کردولی خداروشکرپسرش سالم بودولی مشکلاتش بیشترشد

خدایامن درکلبه ی فقیرانه ی خودچیزی دارم که تودرعرش کبریایی خودنداری من چون تویی دارم وتوچون خودنداری  

بچه هاش همینکه دربازمیشدفرارمیکردن گم میشدن وبه یکی ازبچه هاش یکبارماشین زددنیای تنگش موقعی تنگ ترشدکه دیگه حتی حق رفتن توحیاط هم ازش گرفته شد

خدایامن درکلبه ی فقیرانه ی خودچیزی دارم که تودرعرش کبریایی خودنداری من چون تویی دارم وتوچون خودنداری  

چون همینکه واردحیاط میشدن اون بچه شرش ازدیوارراست بالامیرفت وچندبارافتاده بودوتوبیمارستان بستری میشدشوهرش وقتی بیرون میرفت درهال روهم قفل میکردروشون واین باسه تابچه تک تنها پرازغصه ودردوتنهایی بود

خدایامن درکلبه ی فقیرانه ی خودچیزی دارم که تودرعرش کبریایی خودنداری من چون تویی دارم وتوچون خودنداری  

تشنجات وداروهای خیلی قوی این دوتابچه مریض روخیلی بدمیکردخیلی چندباربستری شدن توبیمارستان ودخترخالم جونش ب جونشون بسته این بچه هاش تاحدمرگ مریض بودن واینم بااونامیمردوزنده میشدچون عاشق بچه هاش بودچون یک مادرواقعی بود

خدایامن درکلبه ی فقیرانه ی خودچیزی دارم که تودرعرش کبریایی خودنداری من چون تویی دارم وتوچون خودنداری  

دخترخالم خیلی سختی کشیدهیچ محبتی ندیدتوسن کم بدترین دردهاروتحمل کردازهیچکسی محبتی ندیدزجردیدوخیلی زجردیدتوزندگیش تنهاکمکش فقط وفقط خدابودواون به همین امیدزنده بودوزندگی میکرد

خدایامن درکلبه ی فقیرانه ی خودچیزی دارم که تودرعرش کبریایی خودنداری من چون تویی دارم وتوچون خودنداری  

دخترخالم به خاطررزجرهای زیادافسردگی گرفت روانی شدقرص اعصاب میخوردفکرخودکشی به سرش افتادولی پشیمون میشدفقط به خاطربچه هاش دخترشادوپرازاحسااس تموم آرزوهاشووهدفاشوبه خاطراون بجه هاش تودلش کشت وتحمل کردتوخونش قفل شدوفقط دعایش وآرزویش سلامتی بچه هاش بود

خدایامن درکلبه ی فقیرانه ی خودچیزی دارم که تودرعرش کبریایی خودنداری من چون تویی دارم وتوچون خودنداری  

ازهمه کس نامردی دیدارنزدیکترین کسانش حتی کوچکترین کمکی بهش نکردن الان دلش هوا کرده هوای یک دختریک مونس دختری که بهش فکرمیکنه اشکاشم میریزه میخادداشته باشدش ولی میترسه اون میترسه دخترش سرنوشتش عین مادرش باشه 

خدایامن درکلبه ی فقیرانه ی خودچیزی دارم که تودرعرش کبریایی خودنداری من چون تویی دارم وتوچون خودنداری  
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز