2733
2734

یا بابام بهم داده

شوهرم بردم پاساژ خرید کردم و فلان

من کارش ندارم چرا بمن نمیگه میره سرکار و این پولا از درامد خودشه ؟ جوری نشون میده انگار تو خونه نشسته بادش میزنن

روزگار آنطور که میخواستم بامن مهربان نبود خدا هم ساکت تر از آن بود که تصور میکردم....دخترم از خدا میخوام تا همیشه من و تو کنار هم باشیم نه من بدون تو نه تو بدون من الهی آمین ❤🌱💚عزیزامو سپردم به خودت خداجونم❤🌻


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

خخخخخ ولس بابا خود درگیری داره

زنی را میشناسم من،که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن،درون اشپزخانه،سرود عشق میخواند…نگاهش ساده و تنهاست،صدایش خسته و محزون،امیدش در ته فرداست………زنی هم زیر لب گوید گریزانم از این خانه،ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم را پس از من میزند شانه؟……زنی با تار تنهایی لباس تور میبافد،زنی در کنج تاریکی نماز نور میخواند………زنی را میشناسم من که میمیرد ز یک تحقیر ،ولی آواز میخواند که این است بازی تقدیر……زنی با فقر می سازد،زنی با اشک میخوابد،زنی با حسرت و حیرت گناهش را نمیداند…زنی واریس پایش را زنی درد نهانش را، ز مردم میکند مخفی ،که یکباره نگویندش چه بدبختی،چه بدبختی……زنی را میشناسم من که شعرش بوی غم دارد،ولی میخندد و گوید که دنیا پیچ و خم دارد…                                تقدیم به بانوان سرزمینم که هرکدام در پس لبخندشان،غمی پنهان دارند…به امید روزی که تمام زنان و دختران این مرز و بوم شاد و آزاد باشند😔

وا؟؟ مگه میشه؟؟ بره سر کار و کسی ندونه خب یه بار یهویی برو محل کازش البته این روشو اصلا دوست ندارم به نظرم چیز مهمی نیست حالا یا مال خودشه یا شوهزش یا باباش هرچی

زنی را می شناسم من*که در یک گوشه ی خانه،میان شستن و پختن؛درون آشپزخانه*که می گوید پشیمان است*چرا دل را به او بسته؛کجا او لایق آنست؟*و با خودزیر لب گوید:گریزانم از این خانه*ولی از خود چنین پرسد:چه کس موهای طفلم راپس از من می زند شانه؟!* زنی را می شناسم من که نای رفتنش رفته*قدم هایش همه خسته*دلش در زیر پاهایش*زند فریاد:دگر بسه
2738

بگو زنای ما اینقدر ظعیفن که خجالت میکشن بگن ما مستقلیم و شاغل ....یکیو میشناسم بااینکه خرجشو در میاره اما جلو بقیه ادای زنهای وابسته ب مردها رو در میاره....

 طنازی و لوندی برای شوهرم بلد نیستم....هرگز با سیاست حرفمو ب کرسی ننشوندم..... روک تو چشاش نگاه کردمو گفتم ....‌  ۸۰درصد حرفامم با دعوا پیش بردم چون یک زن بی سیاستم.... اما خط قرمزهایی دارم همیشه از رابطه بعنوان اهرم فشار خواسته هام استفاده نکردم چون حس کردم خودم بی ارزش میشم..... دوست دارم مادر بشم اما همش میگم اخه نمیشه ...اخه سخته.... اگر داستان زندگیمو خونده باشید میدونید سختیام برای چیه....میگم مادر نشم اما اگر خدا روزی خواست و شدم اون طوری برنامه بچینه که بچم مثل خودم تو سختی بزرگ نشه.... دوست ندارم بخاطر لذت بردن خودم و مادر شدنم فرشته ای رو اسیر کنم.... اونقدر به خدا و وجودش ایمان دارم که مطمئنم چند وقت دیگه پیام بدم و بگم خانمها 😍برای بیماری چشمهام یک درمان قطعی انجام شد و دیگه لازم نیست منتظر نابینا شدنم بشم.🤩🤩...بعد پیام بدم وای خدارو شکر ما یک خونه ی بزرگ با باغچه ای بزرگ خریدیم..😜..بعدم بگم مادر شدم.... ماشین خریدیم.......ووووووووو..... قول میدم همیشه توی لحظات خوشم بدون ترس از چشم زخم  خوشیمو باهاتون درمیون بزارم...💖. عوضش شما هم برای آرزوهام خوشبختیم صلوات بفرستید..... که ایمان دارم خدا توی قلب تک تکتون هست و همتون دلهاتون پاکه  💞😘😘🥰

جاری اصلا کیییی هست ک خرید کردن نکردنش...درآمد داشتن نداشتنش...سرکار رفتن نرفتنش فکرم رو ب خودش مشغول کنه؟؟؟؟؟

با جاری فقط سلام و والسلام

نیکمهرم تیر میاد خداوند ازمامادران شیر ب شیر بچه دار میپرسدجوانی ات در چ راهی صرف شد؟ج ما!درراه شیردرست کردن.پوشک عوض کردن.پی پی شستن!  خوب.گلدونه خانم مهرگان خانم هم دنیااومد.دست خانم دکتراحمدیان پوردردنکنه.خ زحمتشون دادیم.دخترداشتن حس بینظیریه.من ازاول عمرم تاحالا عاشق دختربودم وهستم امانمیدونم چرارادمهررو انگاربیشتردوست دارم خداروشکر ک خداجنسمون روجورکردومنولایق مادری دخترهم دونست.مهرگانم.عزیزدل مامان وبابا.خوش اومدی تودلم.منوباباوداداش رادمهرمنتظرتیم.بوس بوس من.انشاالله دامن همه منتظرازودسبزبشه.ازهمه کسایی ک برام دعاکردن سپاسگذارم.خواهرااگه میشه برام صلوات بفرستیدعددبارداریم پایینه.دعاکنیدخدابهم بچه دوم هم ببخشه دعاهای شمامعجزه اس.خداروشکر خدانورچشممون روصحیح وسالم دادبهمون.دعاکنید ببخشه بهمون پسرمون رو.واینکه سالم و صالح وخوش قدم وخوش روزی وعاقبت بخیر باشه.خدایادعای مادردر حق فرزند گیراس.توروبحق همین ماه رمضان کاری کن ک پسرم دستگیروچاره سازباشه برامردم.قدم توراه اصلاح امورمردم برداره.آمین امروز۱۸آذر۹۸سرصبحی ی لگد محکم زدی ب مامان(قربون مشت و لگدهات بشم.بعدش گفتم پسرمامان یکی دیگه ام بزنه مامان ببینه.یکی دیگه ام زدی ومامان ازرودلش احساس کرد ضربه ات رو.بازگفتم یکی دیگه ام بزن دیگه نزدی.بنظرتون رییس کیه؟مامان یانی نی؟  
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز