2726
عنوان

زندگی تلخ من 😔

| مشاهده متن کامل بحث + 2709 بازدید | 110 پست

بچه ها ریحانه چی شد  اونکه  واقعی بود؟؟

گاهی با خود می اندیشم آیا آقا منتظر ۳۱۳ یار است یا ۳۱۳ مادر که برایش سرباز تربیت کنند؟ و هر بار به خودم میگویم تربیت چه قدر کار دشواری است😔😔

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

رفتم و به مادر بزرگم گفتم جریانو اما مادر بزرگم خیلی خونسرد بود اصلا شوکه نشد و فقط میگت اروم باش نمیدونم که اگه خاله کوچیکم نبود چطوری میتونستم به زندگیم ادامه بدم چون فهمیدم که اون تنها کسی هست که از خانواده مامانم که نمدونست مامانم رفته صیغه یه مردی شده خدا خیرش بده خیلی دلداریم داد

من درک نمیکنم چطوری دلشون میاد ازار بدن بچه ها رو 

فقط یه بیمار روانی میتونه انقدر پست و حقیر باشه

حتی اگه بچه ی خود طرفم نباشن باید از اون مراقبت کنن این وظیفشونه 

چرا وظیفشونه؟چون از اول که اومدن تو اون زندگی شرایطو دیدن و قبول کردن که با همون شرایط با طرف ازدواج کردن پس وظیفه نگه داری از بچه ها رو عملا قبول کردن

قانون باید اعدام در نظر بگیره واسه این عوضیا که نمیفهمن امانت و امانت داری چیه

اون در قبال چیز ارزشمندی مثل بچه 

2728
من درک نمیکنم چطوری دلشون میاد ازار بدن بچه ها رو  فقط یه بیمار روانی میتونه انقدر پست و حقیر ...

زندایی من اول گفت مثل بچه نداشتم مراقبشون هستم به خدا تازد حامله شد داییم بچه هاشو بیرون کرد  

  برای رفع مشکلاتم یه صلوات بفرستن

رفتم به داداشم گفتم که چی شده داداشم چشماش یه کاسه خون شده داد زد سرم گفت چی داری میگی باورش نشده بود اما وقتی فهمید خیلی نا راحت شد هر دوتا مون روز بدی داشتیم اون یکی خوار اصلا خیلی شنگوله عین خیالش هم نیست هر اتفاقی بیوفته منو داداشم تصمیم گرفتیم که بریم خونه خودمون (ارث پدرم)اما مامانم نذاشت گفت اون ادم خیلی خوبیه و ما کار اشتباهی نکردیم و محرم بودیم اما اگه شما نمیخواین حاضرم ولش کنم

مرده متاهل بوده ؟اگه نبوده مادرتون کار اشتباهی نکرده با یه تصمیم اشتباه زندگیتون رو خراب نکنین بشینین تو یه خونه چند تا جوون زندگی کنن بدون بزرگتر جالب نیست فردا وقت ازدواجتونه به پشتوانه نیاز دارین .

اینا هم ادمن زندایی  دوستمم ادمه

پدر و مادر یکی دیگه داییش تو دریا غرق شدن پسره رو مثل بچه ی خودش بزرگ کرد با اینکه برادر زاده ی شوهرش بود

خودشونم واسش عروسی گرفتن الانم ازدواج کردوه خوش خرمه

و ما گفتیم اره ولش کن برای بار سوم واقعا خیلی زشته و ابروی ما رو میخوای ببری اونم گفت باشه دیگه کاری باهاش ندارم یه چند ماه ولش کرد اما دوباره فهمیدیم که باهم در ارتباط هستن دیگه نفهمیدم چطوری اما داداشم خام مامانم شد و گفت باهم عقد کنین و حتی اومد و منو راضی کرد برای این کار 

زندایی من اول گفت مثل بچه نداشتم مراقبشون هستم به خدا تازد حامله شد داییم بچه هاشو بیرون کرد &n ...

خاله ی شوهرم با مردی ازدواج کرد که از زن قبلش طلاق گرفته بود و یه دختر۷ ماهه و یه پسر دوساله داشت .بچه ها رو رو چشماش بزرگ کرد خودشم دوتا پسر آورد ولی هنوزم اون دوتا رو بیشتر از بچه های خودش دوست داره.بهترین جهیزیه رو به دخترش و بهترین مراسمو برا پسرش گرفت پسرای خودش تو خونه ان و مجرد.اون بچه ها هم عاشق مامانشونن اینقد دوست دارن که کنار هم زندگی میکنن.میگم برمیگرده به نهاد و تربیت آدما

مرده متاهل بوده ؟اگه نبوده مادرتون کار اشتباهی نکرده با یه تصمیم اشتباه زندگیتون رو خراب نکنین بشینی ...

اره مرده متاهل هستش اما زنش راضی هستش چه همدمیچهار تا بچه داشت ینی ما نمتونیم همدمش باشیم


خاله ی شوهرم با مردی ازدواج کرد که از زن قبلش طلاق گرفته بود و یه دختر۷ ماهه و یه پسر دوساله داشت .ب ...

درسته الان که علنی شده ماجرا اما من هنوز که هنوزه مامانم رو نمیبخشم از عمم اینا متلک میشنوم کلی ناراحت میشم همه ی خانواده میگن مادرت چه کار اشتباهی کرده با دو تا دختر بزرگ الان باید دختراشو عرو کنه

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730