سه ماه پیش عموی مامانم فوت کرد من اون موقع مریض بودم نرفتم بعدم که خوب شدم برای چهلمشم نرفتم
اخه بعداز چندماه میخواستم شوهرمو ببینم هرچی مامانم گفت بیا بریم مراسم نرفتم بعدشم اومد بهم گفتن کاربدی کردی نیومدی ازت انتظارداشتن
از یطرف شوهرم بود از یطرف انتظار مردم من شوهرمو انتخاب کردم بنطرتون اشتباه کردم از دستم ناراحت شدن
دیدمشون چی بگم