یک ماهه میخوایم بریم یه کمد بخریم هی امروز فردا امروز فردا بعد کلی دعوا بعد کلی شکوندن وسایل ک تو دعوا بود کتک زدن اشکمو دراوردن گفت صب ساعت ۹ میریم دیشب تا صب پادرد داشتم خوابم نمیبرد صبح با بدبختی بیدارشدم بیدارش کردم نشسته گوشی بازی کردن میگه حالا الان میریم نمیخریما میریم ببینم چجورن قیمت چجوره فلان😓بهش گفتم کاش بمیری یا من یا تو اونیکی راحت بشه..اصلا انگار نه انگار...دیشب خونه مادرشوهر فهمیدن برا همه تولداشون گوشی خریده اقا اونوقت تولد من ب عزا میشینه اونوقت گوشی ک خریدم با پول شاباشام هزااار تومن روش نذاشت😔😔الان رفته بیرون گفت اومدم میریم ولی حالم از خودش و زندگیمون بهم میخوره...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ببین نگاه میکنم فامیل حسرت میخورم نگاه میکنم دوستام حسرت میخورم خسته شدم این پول کمدو هم مامانم داده ...
میبخشید میگم اخرش شوهرت برات خسیسه یا نه تو یه تاپیک دیگت گفتی برا تو خسیس نیست
خدایـــــــــــــا؛ بابت هر شبی که بی شکر تو سر بر بالین گذاشتم بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغازش کردم بابت لحظات شادی که به یاد تو نبـــــودم بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم بابت هر گره که به دستم کور شد و تو را مقصر دانستم بابت همه گناهانی که مرتکب شده ام و همه گناهانی که بعدامرتکب میشوم مرا ببخش و گنهانم را به نیکی تبدیل فرما ای کریم
نمیتونم روی برگشت ندارم صدبار دل پدر مادر همه رو سر این بی لیاقت شکوندم پدرم مادرم گفتن جداشو گفتن جدانشی بعدش نیای بگی منو زد نیای بگی اینجور کرد گفتم نه پلای پشت سرمو خراب کردم ..فقط یه سوال دارم من ک ازارم ب مورچه نمیرسه من ک ب همه همیشه کمک کردم دیروز تو بازار نصف داشته هامو دادم همیشه ب همه کمک میکنم اهل هیچ کثافتکاری نبودم و نیستم این زندگی این عذاب حقمه؟خدا دلش نمیسوزه؟مگه نمیگن مهربونه؟