رفتیم خونه مادرشوهرمینا گف یکی از اقوام کلی عروسک جهاز داده دخترش منم عروسک نداشتم تو جهازم بهم برخورد ب شوهرم گفتم ب من حرف نینداخت
خودشونم مادرشوهرمینا مالی کاری نکردن برامون
گفتم ب من حرف انداخت
گف خودتو واسه چی میندازی وسط ب تو اصن نمیگف
بعد من بدرفتاری کردم با شوهرم جاشو برداشت برد اون اتاق منم رفتم منت کشی
جهازمم خوب بود خدایی