ی بار برادر شوهرم منو کتک زد منم تا جایی ک تونستم زدمش. رفتن ب شوهرم گفتن داداشت رو مبل بود زنت بهش حمله کرد موهاشو کنده.شوهرم باور کرد پشت اونا رو گرفت منم رفتم خونه بابام تایک ماه ازشون خبری نشد بعد یک ماه ب گوه خوردن افتادن میاد عذرخواهی میکنه فقط برگرد سر زندگیت .
تا یک ماه نیومدن دنبالم می گفتن خودش بر میگرده وقتی اومدن ک شوهرم خونشونو کرده بود تو شیشه ک زندگیمو خراب کردید.
هرکاری اونا کردن موندی ب خاطر همین دیگه حسابت نمیکنن.شوهرتم اگه بخوادت نمیزاره دیگران باعث طلاق بشن