2733
2734
عنوان

اولین باری که همسرتون رودیدین کجا بود😁اولین دیدارتون چطوری بود😍

| مشاهده متن کامل بحث + 1490 بازدید | 119 پست


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ياهو مسنجر 😂😍

ومن دوباره هديه اي ب زيبايي مادرشدن گرفتم(٢٨-٠٨-٩٩)         بزرگترین کادوی تولدم رو (۲۸-۰۸-۹۸) از خدا گرفتم بیبی چکم مثبت شد الهي هزاربارشکر ۲۶-۰۹-۹۸ امروز دکتر تپش قلب مورچمون رو شنید😍١-١١-٩٨ امروز رفتم غربالگري خداروهزاربار شكر همه چي عالي بود ي نيني ناز  ك دائما شيطوني ميكرد و خودش رو ميكوبيد ب در و ديوار دلم❤️😍😍 ۱۰-۱۲-۹۸ امروز فهمیدم ی دختر کوچولوی ناز تودلمه😍 خدایا شکرت بابت همه ی نعمتهات و دختر نازمون❤️مامان جان صدای قلبت رو واضحتر از همیشه شنیدیم و باهاش بغض کردیم ان شاءالله ۱۲۰سال بتپه قلبت مادر❤️ تا جایی هم ک تونستی شیطونی کردی و منم با دیدنش دلم قنج میرفت 😍 بابات کلی ذوق کرده بود ازینکه تو دختری😍😍 ٢٦-١٢-٩٨ امروز براي اولينبار خيلي واضح لگد زدن و تكون خوردنت رو حس كردم انقد ذوق زده شدم ک یلحظه نفس کشیدن یادم رفت 😍 بابایی هم دستش رو گذاشت رو دلمو تو محکمتر تکون خوردی و کلی کیف کرد🥰 ١٦-٠١-٩٩ امروز دوباره صداي قلبتو شنيدم عروسك مامان😍 هنوز باورم نميشه ك دارم ميشم مامان ي نازدونه دختر  همش واسم مثل خواب ميمونه ك دائم دعاميكنم واقعي باشه😍 ۲۰-۰۲-۹۹ مامان جان امروز تو سونو گرافی دکتر گفت وزنت ۱۴۸۴ گرم هستش گفت خیلی خوب وزن گرفتی😍 من قربون اون شکم قلمبت🥰 ٢٧-٠٣-٩٩ عروسك نازم مانلي جونم امروز دكتر گفت ك ٢٣ روز ديگه مياي بغلمون گفت ك رشدت خيلي خوبه😍 من هنوز باورم نميشه ك واقعا شدم مامان جوجه خانوم انگار همين ديروز بود ك همش باخدا حرف ميزدم و دعا ميكردم ك زودي بياي تودلم🙈😍 خدايا ب هركس ك منتظره نيني بده لطفا انتظار خيلي تلخه بذار طعم مادرشدن رو بچشن🙏🏼❤️ ٣١-٠٣-٩٩ نازدونه دخترم امروز رفتم اخرين سونو رو انجام دادم شدي ٢كيلو و ٧٠٠ گرم (ماشاءالله)😍 كمتر از ٣هفته ديگه مياي بغلم و من ازين موضوع بي نهايت ذوق مرگم😍۱۷-۰۴-۹۹ امروز رفتم دکتر برای اخرین ویزیت قرار بود هفته دیگه دنیا بیای اما دکتر گفت انقد تپلی شدی ک دیگه تودلم جانمیشی😍(❤️۲۰-۰۴-۹۹❤️) عروسک قشنگم بدنیا اومد😍ی دختر کوچولوی ۲کیلو و ٩٧٥گرمي❤️ با صورت گرد و سفید و لپای صورتی و نارنجی😍موهای پر ومشکی ک پشتش تا رو شونه هاته 😍🤩 همه تو اتاق عمل عاشقت شدن😍داشتی گریه میکردی اما تا صدامو شنیدی ساکت شدی و چشمات بازشد😍تو تمام دنیای مايي مانلي زيباي من
2731

درب مغازه عمه ام با خواهرش اومده بودن.... منم رفته بودم پیش عمه ام... دیدیم هم دیگه رو

خدایا شکرت امروز یه روز بعد موعودم 11تیروبی مثبت بعداز 11ماه اقدام.....امروز5مرداد سال 99 ومن 8هفته ساعت 11ونیم سونوگرافی ومن صدای قلب فندوق شنیدم زیباترین حس دنیا بعد از 9ماه15 اسفند 99مهرساخانم دنیا اومد.... خوش اومدی به دنیام دخترکم.... 
تو یه تولد اقوام .سر شام رسیدم .پیام داد به یکی از فامیلا که دختر بود که این دختره کیهههه من اصن دیگ ...

چه باحال😂😂

خدایا خودت برای همه ما بهترین هارورقم بزن😍♥️

پسر عموم بود هر سری میدیدمش تو کوچه یجوری میپیچوندم از پشت ماشین ها رد میشدم منو نبینه اونم وایمیستاد بهم میخندید😂😂

بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔
2738

اولین بار عشقمو تو خونه ی که میخواستیم اجاره کنیم دیدم پسر صاحبخونه بود 😊😍

 (درخواست دوستی ممنوع) دوستان لطفا امضای منو خوندید برای مامانم بیماری خاص داره دعا کنید صلوات بفرستید برای عشقمم دعا کنید صلوات بفرستید مشکلش حل بشه کلی خوشحال بشه   هیچکس درخواست دوستی نده  تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهانی راتو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را... دوستت دارم بی بهانه عاشقانه💗💓❤💘❤💑💏

تو مغازش 

گفته بودم ندیدمش که جواب بدم واسه خاستگاری بدون خبر (چون می‌دونستن که نمیرم مغازش چون روم. نمیشد) بعد از خیاطی راست بردنم مغازه تازه منم نگاش نکردم منو بردن خونه گفتن دیدیش چجور بود 

گفتم نواش نکردم

دیگه عکس نشونم دادن😕😎

سلام من خواهر 10 ساله ام رو یک سال پیش از دست دادم و یک ماه پیش پدر و مادرم رو در یک روز به علت کرونا از دست دادم 40سالشون بود و خیلی برام سخت میگذره...لطفا اگه امضامو میخونید براشون فاتحه بخونین  
درب مغازه عمه ام با خواهرش اومده بودن.... منم رفته بودم پیش عمه ام... دیدیم هم دیگه رو

همونجا پسندیده بودت؟

خدایا خودت برای همه ما بهترین هارورقم بزن😍♥️

خونه ی مادربزرگم رفته بودم ظرفای مادربزرگمو بدم زودم میخواستم فرارکنم پدرشوهرم گفت بشین دخترم یکم حرف بزنیم مجبور ‌‌شدم بشینم کلی هم خجالت کشیدم چون قبل ورودم کلی سر صدا کرده بودم خخخ

من ی روز برفی شدیدبود  کلاه گذاسته بودسرش اومده  بود خونمون فامیل بودیم پدرش رومیبرد شیمی درمانی  تو اون دوران آشناشدیم پدرش قبل فوت انگشترخریده بودبرام گفت انشاءالله عروسمی شایدعروسیت روندیدم و ندید حتی اونموقع به خواستگاری هم نیومده بودن

ما باهم دوست بودیم قرار گزاشتیم همو دیدیم دیگ بیخیال هم نشدیم ی دل ن صددل عاشق شدیم 😍😍چ دورانی بود پراسترس

خدایااا مرسی ک ب دعا هامون جواب دادی😍 مرسی ک اینقدر خوبیو بدی مارو نمیبینی😍 واسه همه چی مرسی😍😍😘😘
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730