من یه دفعه کیسه آبم پاره شد و دردهای اصلی اومد سراغم قبلش اصلا درد نداشتم
من بچه اولم اپیدورال بود و تا اخر هیچی درد نکشیدم ولی موقع زور زدن اپیدورال رو قطعکرد یه ربع ساعتی درد شدید کشیدم
ولی دومی اصلا تا رسیدم بیمارستان نیم ساعت بعدش بچه اومد گاز گرفتم اخراش قبل تخت زایمان
ولی دقت کردی ادم انگار بعدش دچار یه فراموشی مه الود میشه باورش نمیشه این درد ها و اتفاقات
انگار خواب بوده
سخت بود ولی من سر دومی یه کم اعتماد به نفس داشتم و دستپاچه نبودم تونستم درست همکاری کنم بخیه نخوردم سر اولی دلم میخواست از روی تخت پاشم برم پاهامم صربدری کنم اصلا بچه بمونه همونجا
ببین فقط از تجربم بهت میگم نفس درست بکش خیلیییی کمک میکنه بهت هر چی بترسی و نفس نفس الکی بزنی و جیغ فقط خسته میشی و دردت بدتر
حتما حتما بگو ماساژت بده همراهت کمرت رو
ارامش ارامش میتونی با ذهنت دردت رو کنترل کنی قبول کن دردا رو و مبارزه نکن باهاش
حتما همکاری کن با دکتر تا بخیه نخوری
نترس اصلا
درکت میکنم به من بدبخت هیچی نزدن دوروز بیمارستان بودم شب تا 3 خواب بعد تاروز بعدش جیق تا ساعت 11گلوم پاره شد همه کسایی که زایمان کردن میکفتن به دکترا که برامن دعا میکردن بچم زود بیاد دکتر اومدبهم گفت تا یک هفته سوپ میخوردم گلوم باز شه
گلم برا منم دعا کن. احتمالا امروز فردا زایمان میکنی عزیزم.
بچه خودشو بسمت پایین میکشه و کمردردی که به شکم و گاهی به ران میزنه....درد متوقف میشه و دوباره شروع میشه که بش میگن انقباض
هیچی ندادن فقط یک کپسول قرمز گزاشتن داخل بدنم اون قسمت.
انقدر حالم خراب بود تنهایی رفتم حمام اومدن دعوام کردن بعد سردم شده بود تا دوساعت توهوای گرم شوفاژ روزدن درم بسته بودن خانم دکتره میگفن چقدر جیق میزنی اون موقع 20 سالم بود وبدنم هم ریزه همه میگفتن این طبعی نمیاره مسخره میکردن.مادر شوهر باورش نمیشد طبعی انجام دادم.تومیگی گاز اصلانمیدونم چی هست 😢😢😢بعصی وقتا حسودیم میشه به اونا که راحت بچه میارن بدون درد
