من 24سالمه از بیست سالگی عاشق یه مرد متاهل که 48 سالشه شدم و روزو شب بهش فکر میکنم،چیکار کنم از ذهنم بره،دارم دیوونه میشم
نمیدونم به خودت رجوع کن
هر چيزي ك باعث ميشه تو رو بش نزديك كنه نابود كن
زندگي كسي خراب نكن
گرفتارزندگی بشی..یادت میره
به نظرت بهم زدن زندگی یه نفر دیگه
دیوونگی نیست؟
ذهنتو ا زش منحرف کن بهش فکرنکن بعد به مرور عاشق ادم دیگه ای میشع
خودتان راجای همسراین آقتبگذاریداول ازهمه،دوم اینکه ارزش خودرابسنجیدوگوهردرونی خودرابیابید،ارزش انسان به دزدی نیست هرچندکه مبلغ دزدی اختلاسی کلان باشد،بازهم گوهروجودی انسان باارزش تراست،پس گوهروجودی شماام ارزشش بیش تراست ازاینکه غذای دهنی دیگری راچشم داشت دلتان قراردهید.
به آینده خودفکرکنید،به تفاوت هایتان،به اینکه این علاقه سطحی وپوچ است وبرای زندگی تان برنامه ریزی های پرباردیگری بکنیدوبرروی فردی سرمایه گذاری کنیدکه ارزشش راداشته باشدتابه گوهروجودی تان دست یابد.
زندگی فقط عشق نیست خانمی. تفاهم مهمه. ۲۴ سال اختلاف سنی زیاد هست و اصلا خوب نیست.از خدا بخواه نقدیر سر راهت قرار بده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
35 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
