من از اینکه مادر و پدرم گاهی به اطرافیانشون بیشتر از بچه هاشون اهمیت میدن ناراحت میشم.
مثلا یه خاله دارم دچار افسردگیه و مشکلات زیاد داره.
مامانم حتی مدیریت مالیش رو به عهده گرفته.
یا مثلا واسش وقت دکتر میگیره
مثلا اینترنتی واسش خرید کرده و روزی که می خواد واسش پست کنه،تمام دغدغه اش اینه که چطوری و کی کارهای خونه رو بذاره و بره سراغ ارسال بارها تا کسی بهش غر نزنه.
از نظر همه این کارها زیادیه و مادرم مسئول مشکلات کسی نیست تا این حد
این یه مورده.
موارد جالب زیاده که اگر دوس داشتین بگم
در کل همش در خدمت بی نوایانه فامیل و اطرافه
حتی به قیمت بی توجهی به خانواده