2726
عنوان

یه خواب آروم برا من ارزو شده

130 بازدید | 4 پست

تا وقتی ک مجرد بودم خونه بابا‌م ک داداشم تا صبح یا صدا تی وی رو زیاد میکرد یا با رفت و امدش بیدارمون میکرد.صبح زود هم ک بابا مامانم بیدار میشدن سر و صدا میکردن.صبح زود مدرسه رفتن خودمم ک بود..بعد دانشگاه ک قبول شدم تو خوابگاه چهار تا هم اتاقی بلاسنبت گاو داشتم ۶ صبح پا میشدن کل برقا اتاقو روشن میکردن ب سر و صدا و ارایش...اتاقمم نشد عوض کنم..بعد من ک میخواستم برم کلاس صبحا تو تاریکی صبحانه میخوردم ک اونا بیدار نشن😏😏😏😏 بعد ازدواج کردم اوایل خیلی خوب بود خوابم.اما حامله شدم سیستم بدنم ریخت به هم.بعدش شیر دهی و شبا چند بار بیدار میشدم بچه شیر میدادم.الانم سر و صدای ماشینا ک خونه مون تو خیابون اصلیه نمیزاره بخوابم ب اضافه ی دختر ۲ ساله م ک چن ساعت یبار بیدار میشه.یا مدام تو خواب ناله میکنع...اگه خوابمم بگیره ک نمیگیره کابوس میبینم.اینطور پیش بره من افسردگی و ناراحتی روحی میگیرم.بخدا از همه بیشتر صدا رفت و امد ماشینا رو مخمه 

مامان یه خاطره از جوونیات واسم تعریف میکنی؟👧👧کل جوونیامو زل زدم به گوشی👩‍🦳👩‍🦱👩‍🦳👵

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

دوجدارس ولی باز صدا میاد 

امضات😂😂😂

❣ دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد..
2728
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730