داداش من رفت خواستگاری ی دختر 12سال ازخودش کوچیکتره.
خلاصه من خیلی وقته دیگ خبرش نداشتم دور شو خط کشیدم(عشقم)ک اسمش رو عشق نمیش گذاشت...بعد مدت ها امشب اس داد گفت بایدخواستگاری روبهم بزنی چون اقا باخانواده دختر خانوم ک داداشم میخواد جنگ وخصومت دارن....
بچه ها حرفایی زد ک دلم رو تیکه تیکه کرد