باپسرخاله م تلفنی حرف زدم شوهرم ناراحت شده اونوقت خودش....

مدیر استارتر

عضویت: 1399/05/01

تعداد پست: 2620

پسرخاله م تازه نامزدکرده من زنگ زدم ب خالم تبریک گفتم اونم گفت پسرش هست گفتم تبریک بگین اونوقت گوشیودادبهش منم درحدیک دقیقه تبریک گفتم اونوقت قطع ک کردم منو دعوام میکنه ک چرا حرف زدی بانامحرم پشت تلفن بعدم میگه تولازم نیست تبریک بگی مامانت بگه بسه...اونوقت خودش بارفیقش(تازه طلاق گرفته) میشینه چهل دقیقه یک ساعت حرف میزنه واونم همه زندگیشو برااین میگه،یعنی لازمه این اززندگی رفیقش ک سالی یه بارمیبینتش خبرداشته باشه اونوقت کارمن اشتباهه؟

حسین جان،پسرانت همگی نام علی بنهادی،جان عالم به فدای دل بابایی تو😍❤رَبِّ لا تَذَرنی فَردَاً و اَنتَ خَیرُالوارِثین❤رَبِّ هَب لی مِن لَدُنکَ ذُریّته طیبه اِنّک سمیعُ الدُعا❤حالا ک تااینجا اومدی یه صلوات از اون ته تهای دلت برام میفرستی؟❤😍

1399/07/28

20:47

1 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

wishy

عضویت: 1398/08/05

تعداد پست: 2247

نه عزیزم شما کار اشتباهی نکردی

1399/07/28

20:48

5 نفر لایک کرده اند ...

bahar78bahar

عضویت: 1399/01/16

تعداد پست: 5072

متاسفانه شوهرت مشکل داره

1399/07/28

20:48

5 نفر لایک کرده اند ...

مامان_ستایش

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

roya_0098

عضویت: 1399/01/22

تعداد پست: 4187

چ ربطی ب رفیقش داشت..ولی کار شما هم ناجور نبوده خب...گیر الکی داده...

۹۹.۹.۹ از خونه مستقل و زیبای خودمون آماده شدیم رفتیم برای عروسی داداشم که ی کار خوب پیدا کرده بود💚🤲

1399/07/28

20:48

5 نفر لایک کرده اند ...

نمونهههههههههه2

عضویت: 1399/03/24

تعداد پست: 2131

خو نامزد کرده دیگه چرا حساسه

تف تف تف تف تو این زندگی فقط داری میخونی دوتا تف هم شما بریز 🤮 عقدی بدبختم😭چیه خشکل بدبخت ندیدی؟؟ 🤬🤫🤐تیکر عروسیمه االبته اگه خدا بخادا😬👏

1399/07/28

20:49

2 نفر لایک کرده اند ...

nafsjoon

عضویت: 1399/06/28

تعداد پست: 4294

وا خخحخ پس شوهر خودم خیلی خیلی عالیع

من همانم که تو غمگین شوی میمیرم 😘😘😘😘

1399/07/28

20:49

2 نفر لایک کرده اند ...

ayeeeeeeeh

عضویت: 1397/07/23

تعداد پست: 9308

اینارو بخودش بگو

طنازی و لوندی برای شوهرم بلد نیستم....هرگز با سیاست حرفمو ب کرسی ننشوندم..... روک تو چشاش نگاه کردمو گفتم ....‌ ۸۰درصد حرفامم با دعوا پیش بردم چون یک زن بی سیاستم.... اما خط قرمزهایی دارم همیشه از رابطه بعنوان اهرم فشار خواسته هام استفاده نکردم چون حس کردم خودم بی ارزش میشم..... دوست دارم مادر بشم اما همش میگم اخه نمیشه ...اخه سخته.... اگر داستان زندگیمو خونده باشید میدونید سختیام برای چیه....میگم مادر نشم اما اگر خدا روزی خواست و شدم اون طوری برنامه بچینه که بچم مثل خودم تو سختی بزرگ نشه.... دوست ندارم بخاطر لذت بردن خودم و مادر شدنم فرشته ای رو اسیر کنم.... اونقدر به خدا و وجودش ایمان دارم که مطمئنم چند وقت دیگه پیام بدم و بگم خانمها 😍برای بیماری چشمهام یک درمان قطعی انجام شد و دیگه لازم نیست منتظر نابینا شدنم بشم.🤩🤩...بعد پیام بدم وای خدارو شکر ما یک خونه ی بزرگ با باغچه ای بزرگ خریدیم..😜..بعدم بگم مادر شدم.... ماشین خریدیم.......ووووووووو..... قول میدم همیشه توی لحظات خوشم بدون ترس از چشم زخم خوشیمو باهاتون درمیون بزارم...💖. عوضش شما هم برای آرزوهام خوشبختیم صلوات بفرستید..... که ایمان دارم خدا توی قلب تک تکتون هست و همتون دلهاتون پاکه 💞😘😘🥰

1399/07/28

20:49

2 نفر لایک کرده اند ...