2703
2553
عنوان

شعر

28 بازدید | 0 پست

گمان مبر که همیشه صبور و خونسردم

همیشه سخت و مقاوم شبیه یک مردم

من  از  تفاهم  پائیز  و مرگ  می آیم

وَ سردمست وَ سردم وَ سَ سَ سَ سردم

گمان مبر که همیشه ، بتم ، نه ابراهیم

قـسم  به  ذات  تبر  پیش  تو  کم آوردم

به برکه برکه ی چشمت قسم شبی آخر

درون آبی این چـشمه غرق می گردم

فقط برای من اینجا صدای تو خوب است

و قرص صورت ماهت  مـسکن دردم

قــسـم و اَشهدُ اَن لا اِله اِلا … تو

قـسـم و اَشهدُ … دل را به نام تو کردم

به زیر چهره سردم گدازه ی عشق است

اگر چه باز به ظاهر صبور و خونسردم

عمری پای تو نشستم که منو حالا ببینی ، تو مثل کوهی که باید منو از بالا ببینی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2712
2687