2737
2734
عنوان

شعر

30 بازدید | 0 پست

از حالت پاییزی لبخند تو پیداست

تقویم من امسال پر از روز مباداست

عاشق شده ام مثل غروبی که بداند

خودسوزی خورشید فروپاشی دنیاست

قلبم به زبان تو اگر ترجمه می شد

چشمان تو از من غزلی تازه نمی خواست

قانون جهان را تو به هم ریخته ای که

هر گوشه ی دنیا بروم سایه ات آن جاست

هرچند که خوابیده ام  از کوچه گذر کن

تنهایی ام از پنجره در حال تماشاست

در طالع من قحطی شب های بلند است

در چشم تو اما همه شب ها شب یلداست

عمری پای تو نشستم که منو حالا ببینی ، تو مثل کوهی که باید منو از بالا ببینی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز