هفته ای سه چهار بار
همیشه باهام با الفاظ محبت امیز و مهربون صحبت میکنه
مخصوصا وقتایی ک پریودم) :
خیلی زیادمیگه به شدت احساساتیه امامن انقدرکم میگم که وقتی میگم اول تعجب میکنه بعدذوق
خیلی زیاد ومنم اوایل اینطور نبودم اما چون خیلی گفته منم مثل خودش شدم
شوهر ندارم 😢👋😂
ولی بابام هیچقدر تقریبا به مادرم نمیگه چیزی
هر روز و هر شب میگه بهم
مخصوصا شب ها قبل خواب
منم بهش میگم به همون اندازه
اولاخیلی الان ماهی شایدیبار
اون نمیگه کلا
منم دیگه نمیگم 😔
فقط موقع رابطه
دایی من ازیناس ک احساسش سر زبونشه مدام میگه دوستت دارم و اینا..
همه ازش فراری میشن بعد ی مدت
کلا آدمیزاد از کم و زیاد خسته میشه تعادل تو هرچیزی بهترینه
کلمات محبت امیز زیاد میگ‌صرف دوستت دارم شاید هفته ای یکی دوبار
تو ۹سال ازدواجمون
فقط چندماه پیش بهم برا اولین بار ابراز علاقه زبانی کردن،وگفتن اگه بدونی برام چقدر مهمی ودوست دارم
باور میکنید حسی بهم دست نداد آنقدر نگفت ونشنیدم که سِر شدم وازچشمم افتاده دیگه،من زیاد میگفتم اوایل ولی دو ساله که نگفتم ومنم بی اعتنا شدم بهشون
زن به محبت دلش گرمه,دل من گرم نشد 😖
احتراممو خیلی داره ولی دلم محبت زبونی میخاد
زیاد میگیم هردو
زبونی چه فایده داره..بایدبارفتارش نشون بده که واقعادوست داره
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
