2726

من چهارم ابتدایی بودم نمیدونم واقعا حواسم کجا بود که نفهمیدم با شلوار خونه و با دمپایی رفتم مدرسه مانتو شلواری هم بودم دیدم همه دوستام تو راه مدرسه یک طوری نگام میکنن با خودم گفتم حتما خیلی خوشگلم چون در گوشی صحبت میکردن خلاصه رفتم داخل حیاط مدرسه دوستم گفت وای خدا چرا با زیر شلواری با دمپایی اومدی حالا جورابم پام بود خلاصه کل مدرسه بهم میخندین داشتن از خنده غش میکردن چون دیر رسیده بودم راه خونه هم دور بود نزاشتن برم خونه لباسامو عوض کنم هیچوقت یادم نمیره بچه های کلاس تمام حواسشون به دمپایی و زیر شلواری گشاد گل گلیم بود با جوراب پام 😔😔😔



اینو‌تو همین سایت خوندم جالب بود گفتم بزارم 





یه سوتی حال بهم زن دارم 🤢🤢


سرماخورده بودم

با بچه ها دور هم نشسته بودیم

البته با فاصله

خندیدیم

منم خندیدم😑

کاری ک نباید میشد ،شد

بادکنک درست شد با دماغم😂😐😱🤮

بغلِ طُ از جنسِ نرمِ بهشته 🙃💙


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

من اولین جلسه یکی از کلاسام زود رسیدم دیدم فقط یه پسره اومده ،گفت اولین باره این درسو برمیدارین گفتم اره گفتم شما چی گفت نه گفتم چطور استادیه من شنیدم خیلی خورده شیشه داره خیلی بچه هارو اذیت میکنه با پسرا لجه به دخترایی هم که خیلی باهاش گرم بگیرن خوبه و راحت نمره میده ،گفت نمیدونم والا ،در همین حین چند نفر وارد شدن گفتن سلام استاد،یه لحظه فکر کردم دارن مسخره بازی میکنن 


😓😓من


اینم توهمین سایت خوندم‌😆😆😆

منم یه بار با دمپایی رفتم تا اخر مدرسه از کلاس بیرون نیومدم


یه بار تو خونه لگ و دامن کوتاه پام بود مثل همیشه که ۱چیزیرو از پام درمیاوردم فقط لگ رو دراوردم و شلوار مدرسرو پام کردم و رفتم

تو کلاس فهمیدم دامنم پامه😁

لطفا برای گزارش بزنید تعلیق بشم🙏🙏😊

ی بار با کسی رفتم دانشگاشون رو میز استاد نشستم میزش طوری بود ک روش چوبی بود از پایه جدا میشد نشستم خودمو تکون میدادم رویش افتاد منم با کو ن از پایه آویزون شدم ینی از داخل آویزون شدم 

من تورا از دور میمیرم... یک عدد حس ششمی قوی❤️

زیاااااااده ولی زنگ کلاس و زدن در کلاس بسته بود صدایی نمی اومد  درو باز کردم خودمو پرت کردم وسط کلاس و مسخره بازی درآوردم یهو یه مردو دیدم😑از سمت اداره اومده بودن مدیر ما خیلی سگ بود مثل خر حساب می بردم ازش   قیافش این بود🤬🤬 کل  کلاس ترکید از خنده😕

شدی قلب و تن و روحم استقلالم💙💙

کلاس اول بودم اومده بودن امپول بزنن از مدرسه فرار کردم😂ولی فرارم ناموفق بود و متاسفانه منو محاصره کردن 

اخرشم امپولو بم زدن😒

هیچ‌کس‌نفهمیدِꔷ͜ꔷ▾‹🖤⃟🌻›" که‌خداوندهمِꔷ͜ꔷ▾‹🥀⃟🕸›" تـــــنـهاییـش‌رافریادزدِꔷ͜ꔷ▾‹🔞⃟🌙›" _قُل‌هُوَاللّهُ‌اَحَدِꔷ͜ꔷـ...
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز