میگید خوبید..
من عروس یه خانواده شدم ۱۰سال پیش
همش هوای خواهرشوهرامو دارم همش باهاشون خوبم لباس بخوان بخرن من میبرمشون.چند روز چند روز میان خونه مون من غذا میپزم برا داداشاسونم میدم ببرن بگم مامانشون نیست اینا مجبورن غذا درست کنن برا پنج تا داداششون
روستان مادرش
کلا بگم همه کار براسون میکنم خونه مون بیان باهاشون طوری رفتار میکنم که مث خواهر خودم
بگم تک دختدم یه طوری میگم خواهرمن
ولی گاهی کارایی میکنن واقعا بغض میکنم 😪😪😪