جک، خاطره ، سوتی ، دیالوگ خنده دار خریداریم😂😂😂😂😂😂😂😂
یکی میخواست بره تونس نتونس قاه قاه قاه
الان یخ یخ زدم‌تو خیابون با خودم میگم ای کاش کاپشن میپوشیدم
چرا قیمه ها رو میریزی تو ماستاااا🤣🤣
یه روز یه مار میره حمام زنانه
زنا جیغ میکشن
ماره میگه
نترسین من کبرام
بچه که بودم،مثل بز پوست خربزه میخوردم خیلی خوشمز ه بود،یه روزم بچه خواهرشوهرم اومد خونمون الکی بهش گفتم پوست هندوانه خیلی خاصیت داره اونم برداشت خورد
دیالوگ فهیمه : بیا منه بزن منه گارد بگیر با لهجه مازندرانی
یه تاپیک بود خاطرات عجیب خواستگاری، تا من خواستم خاطرمو بزارم گمش کردم😂😂😂
تازه عقد بودم دایی شوهرم پاگشام کرد بعد خواهرزن دایی شوهرم سرزده اومد بنده خدا اومد دید ماهستیم پاشد بره گفت خوشحال شدم مزاحم مام بشید گفتم خیلی ممنون😅😅😅😅
یه بار تو پارک بودیم با دختر خالم لیوان نداشتیم اب بخوریم خلاصه با دست خواستیم بخوریم همین ک سرمون بردیم پایین پسره رد شدبا دوستاش بلند گف ای جانتونو بگردم مثل شتر اب میخورن😂😂😂
تو سریال خانه به دوش یه قسمت ماشاله خان هندونه میده دست زنش میگه خانم ببر ببین توش چیه، علی صادقی میزد رو هندونه تپ تپ میگفت توش موزه موز، بیچاره ماشاله به زنش میگفت این بچه رو یه دکتر ببر😂😂😂😂
