ما۱۰سال بچه دارنشدیم تاامسال خدابهمون یه دست گل داد البته بگم ۷یا۸سال درحال درمان بودیم تقریباهیچی واسمون نمونده تواین مدتم به مادرشوهرم یاکلاطرف شوهرم چیزی نمیگفتیم حتی بارداریمم نگفتم کل ۹ماهو چون قهربودیم الان باهم دوستیم ازوقتی بچم به دنیا اومده خیلی لج میکنه قبلا هرروززنگ میزد حال بچمومیپرسید الان هفته یی یبارم زنگ نمیزنه باهام یه رفتارایی میکنه آدم شرمش میاد
چن وقت پیش شهرستان بودم گردو گرفتم ۱۵تومن شوهرم گفت خالمم داره بگیریم ازش من گفتم نمیخام گرفتم حالامادرشوهره چون من گفتم نمیخام ۱۱کیلوگرفته کیلویی ۲۳تومن منم زنگ زدم گفتم نمیخام ن بخاطرگرونیش بخاطر لج کردنش