باهاش بحث میکنم میرم میخوابم اتاق میاد پیشم .پامیشم بیام هال باز پا میشه میاد پیشم ...میگم جهنم عیبی نداره میخوابم پیشش با فاصله ...صبح پا میشه بره سرکار انقد باهام ور میره اخرسر خندم میگیره اشتی میکنم ... ساعت ۱۱ هر روزم زنگ میزنه باهام حرف میزنه ... حتی اگه خودش مقصر باشه تو بحث و دعوا ...
خسته شدم نمیزاره دو روز ققیافه بگیرم ... بگید من چجوری دو روز دوام بیارم اخههههههههههههه