عقد هستیم
من به تازگی تو مرخصیام هستم و اگر بخوام میتونم قرارداد ببندم و حقوق به نسبت خوبی هم بهم میدن...ماهی حدودا شش میلیون ولی ساعت کاری بالا...هر روز کار و نهایتا سه چهار روز تو ماه بیکار...شوهرم مخالفه میگه اول زندگی هیچی از زندگیمون نمیفهمیم و من وقتی میام خونه تو رو نمیبینم و این چه زندگیه و این حرفا و خلاصه با کار کردن من مخالفه
خودش یه وقتایی میگه من تو ماه تا بیست میلیون هم درمیارم...یه وقتایی میگه ن بابا وضعم داغونه ...چند تا کارت داره ...میاد پیامک موجودی کارتشو نشون میده میگه نگاه کن مثلا سی هزار تومن ته یه کارت هست صدهزار هم ته یه کارت دیگه...بعد روز بعدش میره یه خرید میکنه میپرسم چقد شد میگه سه و نیم میلیون(حالا مثلا چهارتا لباس خریده برای خودش.. همه هم مارک)بعد میگم خب تو که نداشتی میگه آره تازه فهمیدی من میخوام سرت کلاه بذارم...خلاصه که دست پیش میگیره که پس نیفته...البته دو ماه پیش برام چهارتومن ریخت که خرج شد..میگم من خرید دارم برام پول بریز میخوام برم لباس بخرم میگه یه پیج دارم لباسای شیک و ارزون میده برو ببینش(بعد کاشف به عمل میاد مادرش اینو معرفی کرده چون یلدا آدم ولخرجیه در حالی که مانتوم مال چهارسال پیشه)
چهارسال با هم بودیم یک بار از این رفتارا ندیدم ..یک سال بعد از عقد اینجوری شد ...چیکار کنم به نظرتون؟به من که میرسه میگه ندارم...بعید نیست مادرش بهش میگه بگو ندارم..