2726
عنوان

بنظرتون می ارزه براش بجنگم؟؟

| مشاهده متن کامل بحث + 388 بازدید | 45 پست
بچه ها نامردی نیست بعد چهار سال من پا پس بکشم؟؟😭😭

نامردیه و بی انصافی 

مشاوره قبل ازدواج برید

فک‌کن اون ۴ سال با احساس تو بازی میکرد و میرفت

چ حالی داشتی؟

یاامام رضا(ع)❤باهرنگاهت آقا قلب من پرشده از آرامش.من این حال قشنگ نوکری رو تا آخر عمر میخوامش.


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

اولا چهارسال کافی نیست واسه اشنایی،چون تو اون دوران هر دو طرف سعی میکنن بهترینشونو نشون بدن،خب بقیه شو تصور کن چی باشه،دوما هیچکسی ارزششو نداره تو روی خانواده ت وایسی،سوما زن و شوهر چند ساله باهمن جدا میشن چون تفاهم ندارن،شما با یه دوستی چهارساله میگی همه فهمیدن خب بفهمن،بعدشم وقتی خوردت کنه،بی احترامی کنه حرف بد بزنه رو سرشم حلوا حلوات کنه چه فایده همه جور پشم بوده دیگه چیه،پس بددهنیاش این چه ارزشی داره چه دوست داشتنیه،زندگیتو تباه نکن،وقتی اینارو میدونی و داری میگی دیگه ول کن

اگه ارامش  داشته باشی و کنترل خشم یاد بگیری دوست پسرتم درست میشه 

منم دوست پسرم خیلی عصبی بود به من هیچی نمیگفت هیچ بی احترامی نمیکرد ولی عصبی بود موقع رانندگی ماشینو میکوبید اینور اونور مثلا موقع جمع کردن وسایل حرصشو رو وسایل خالی میکرد 

ولی من درستش کردم الان ارومه ارومه ناراحت که میشه ده دیقه سکوت میکنه بعد شروع میکنه حرف زدن میگه مثلا تو اینجوری کردی من دلم شکست لوس میشه مثل بچه ها گلایه میکنه

دیشب قرار بود شام بگیره بهش زنگ زدم گفتم کجایی گقت سرکار گفتم گشنمه گفت الان کارم تموم میشه میام 

بعد من دیدم خیلی گشنمه شام خوردم این شام گرفت اورد من نخوردم ناراحت شد خودشم نخورد بلند شد رفت دراز کشبد

منم چیزی نگفتم رفتم بعد دو دیقه متکاشو کشیدم نشستم سرشو گذاشتم رو پام 


بعد پنج دیقه شروع کرد ک من با کلی ذوق شوق رفتم غذا گرفتم هی به مرده میگفتم زود باش که تو گشنته سریع بیام اومدم دیدم غذا خوردی منتظرم نموندی دلم شکست گفتم حالم بد بود ضعف داشتم گفتم یکم غذا بخورم جون بگیرم میای پر انرژی باشم بعد خودش گفت هنوز غذا ها گرمه ؟گفتم اه رفت نشست خیلی مودب مثه بچه خوب غذاشو خورد همه چی تموم شد 

اگه منم دعوا میکردم چندتا حرفم من میزدم  میگفتم غذاها تو سطل اشغال بود😂 خودش صبح معذرت خواهی میکرد میگفت ببخشید دیشب اذیتت کردم لوس شده بودم 

من خیلی قر میزدم قبلا و داد میزدم 

چالش گذاشتم با خودم ک داد نزنم عصبی نشم انرژی منفی نفرستم از کسی هم بد نگم و قبول کنم ک همه زیبان 

از وقتی ک عصبی بودنمو مهار کردم هم دوست پسرم هم خانوادم ارامش دارن اونا هم اروم تر شدن

اینسری که عصبی شد سکوت کن و فقط ب حرفاش گوش کن 

ولی سکوت کن اگه قرار شد جوابم بدی تن صدات از همیشه اروم تر  باشه ببین واکنش اون چیه اگه دیدی اروم تر شد یعنی میتونی درستش کنی 

فقط ارامش داشته  باش تو هر شرایطی

دیشب به من میگفت از بس باهام مهربون بودی سرم داد نزدی 

اگه بریم خونه خودمون سرم داد بزنی گریم میگیره

یکی از دوستای نزدیکم الان ۱۱ ماهه ازدواج کرده

دقیقآ مشکل تو رو داشت .خانواده خودش باهاش کات کردن..دوستم یبار شام دیر درست میکنه شوهرش از سر کار میاد خونه میبینه شام آماده نشده عصبانی میشه

شروع میکنه به داد و هوار و فحاشی به دوستم بدبخت اینم غریب بود.با شوهره بحث میکنن شوهرش با تاپ وشلوارک ساعت ۱۱ شب از خونه میندازه بیرون دخترو یکی از خانمای همسایه دلش براش میسوزه  میبرش خونه خودش دوستم زنگ میزنه خانواده شوهرش ،اونام میگن ما مخالف بودیم این زندگیه که خودت انتخاب کردی ما دخالت نمیکنیم ،  الان شوهرش نمیزاره از خونه پاشو بیرون بزاره الانم دوستم مثه چی پشیمونه ولی نه راه پس داره نه راه پیش فقطم بخاطر بد دهنی وعصبانیت شوهرشه

دسمال  من  زیر   درخت  آلبالو  گم  شده . . . 
یکی از دوستای نزدیکم الان ۱۱ ماهه ازدواج کرده دقیقآ مشکل تو رو داشت .خانواده خودش باهاش کات کردن..د ...

واااای 

اینا هم همدیگه رو دوس داشتن نامزد منم عصبیه تو دعوا 

اکثرا هم می گه تنها  نرو بیرون با مامانت برو و به لباسام گیر می ده آرایشم 

راهمون هم از هم دوره شهرامون جداست 

خیلی گیر می ده 

به نظرت علتش چیه؟ "

خودم دارم کم کم حس می کنم اعتماد به نفس نداره می ترسه از دستم بده 

به نظرت درسته 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز