من پیش عمم بزرگ شدم ناشنوابود 😔چندماهیه که فوت کرده هرروز به یادش غصه میخورم.دلم میخواد تیکه تیکه بشه نه میتونست بشنوه نه حرف بزنه چقدرم دوست داشت ازدواج کنه امانشد پیرشد و تنها موند لطفا براش یه صلوات بفرستید❤❤
بنظرم این که مهربون باشن و خواهر و برادرزاده هاشونم مثل بچه خودشون بدونن
از عمه مادر بزرگ پدریم متنفرممم ولی خاله هام فداشون شم الهی ماهن 😍
باجنبه باشه و شوخ
از عمه ها فقط یکیشون و دوست دارم اونم چون کاری با کار کسی نداره
از خاله ها هم یکیشون و دوست دارم اونم چون مهربونه
هم خالم رو دوست دارم هم عمه هامو
عاشقشونمممممم😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
عین منه
هم خالم هم عمه
عاشقشونم وروجکا
تمام پولامو میدم لباس براشون
نفسم به نفسشون بنده روزی هزارتا ماچ کنم بازم‌سیر نمیشم قربون قدوهیکلشون بشم انقدکه خوردنین
هرچی اذیت کنن و شلوغ باشن باز آرومم درمقابلشون
یه عمه دارم برا هفت پشتم بسه عکس خواهر ناتنیمو میزارم استوریم بعد ب همه عموام گفته خواهرشو دوست داره پشته مامانشه گول خن ه هاشو نخورید 😒 یک خاله هم دارم هی ب مامانم نق می نه تو جدا شدی قید دخترتو بزن که موفق هم شده...
خاله هام باهاشون قطع رابطه ایم چون ادمای بدی هستن درحدالمپیک اماعمه هام خوبن باهاشون درارتباطیم....منم خودم عمه ام ،خاله نمیشم برادرزادموخیلی دوست دارم باهاش خوبم وهمینطوراون
الانشم حفظ این ارتباطا کار سختیه بعدا قطعا سخت تر میشه الانم خیلی مسائل سر این رفت و آمدا هست مثلا زن برادرم اصولا مایل نیس کسی بره خونش منم که خیلی رفت و آمد داشتم مشکلی نداشت ولی چند بار پیش اومد دسته جمعی بریم رفتارایی کرد که بقیه بهشون برخورد مثلا به من میگفت نمیخواد بقیه رو بیاری فقط خودت بیا منم ناراحت شدم ارتباطمو کمتر کردم گفتم من دوست دارم دور هم باشیم دوست ندارم از اول هفته برای دیدن همتون هی برنامه بچینم هفته ای یه بار هر کی نوبتی دعوت کنه قبول میکنه ولی بعدا اصلا دعوت نمیکنه بقیه هم بدون دعوت نمیان باز خودم تنها میرم الانم چون چند سری اینجوری برخورد کرده خونوادمم دیگه دلشون نمیخواد برن بگه بیاین هم باز کسی روی خوش نشون نمیده ولی من نمیتونم برادر و برادرزاده هامو ول کنم تازه زنداداشمم گلگی میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
