برای منی که بچه هم ندارم
ازصب خونه رو تمیز کردم حسابی الانم برم حموم یکمم کتاب خوندم حس خفگان دارم من قبلا شاغل بودم همیشه بیرون ازخونه الان دوهفته ای که خونم وچقدر حالم بده
برای منی که هیچوقت بچه ای هم نخواهم داشت مسلما بالای سی سالگی خیلی بدتره😖
مثلا زنیکه بچه داره ازصب با بچش سروکله میزنه خونرو مرتب میکنه ناهارمیپزه بعد تمیز کاری بعد هم حاضرمیشه برای شام و کلی کاره دیگه
ولی خب من تهش خونرو مرتب کنم دوش بگیرم کتاب بخونم وتا شب تنهابمونم تا همسرم ۸ برسه خونه
😓😓😓😓
واقعا تنهایی سخته ومن حتی نمیدونم باید چیکارکنم