ببین اون از من توقع داره هرجا میرم بهش بگم
چرا اونم اینجوری نیس؟
اصلا منو آدم حساب نمیکنه ، رفته به بابام سر زده بدون اینکه هیچی به من بگه ، انگار من آدم نیسم
بخدا بغض کردم وقتی مامانم گف فلانیم اومده بود درمونگاه و من هاج و واج اصلا خبر نداشتم از هیچی