چ خاطره عاشقانه با عشقتون دارید ک یادتون نمیره

تو کتابخونه دانشگاه خوابیده بودم تا از کلاس برگرده بعد که اومد با بوس بیدارم کرد😐😐😂😂

کتابخونه دوربینم داشت مسئولم داشت😂

یه روز بستنی قیفی خرید داشت آب میشد مالیدم به سر و صورتش . بعدم با دستمال براش پاک کردم 

. قش کرده بود از خنده . هر سری دوباره میرفت بستنی می خرید . 

دوست بودیم مشکوک به سرطان رحم شدم و افتادم به خونریزی بی وقفه سه ما دنبال درمان بودیم تا اینکه میخواستن رحممو در بیارن. لحظه به لحظه کنارم موند و کمکم کرد و امید داد

خیلی حواسش به من هست از اول تا الانم که پسرم ۶ ماهش شده روزی ۵ بار زنگ میزنه حالمو میپرسه منو میخندونه شادم میکنه شبا هم که خونه میاد فقط به فکر این هست که یه کاری کنه من خوشحال بشم فداش بشم

موندگار نبود

ولی یه صبح از خواب بیدارشدم دیدم دوستم توی وات بهم پی ام داده اون بالا اعلانشو دیدم با خودم گفتم ولش کن حتما میخواو بگه بیا بریم فلانجا و پیامشو بازنکردم تا نزدیکای ظهر

بعد بازش کردم دیدم نوشته:آیلین بیا کامی بهم پیام داده ازم خواهش کرد حرفاشو بهت برسونم(چون بعد جداییمون هیچی از من نداشت) 

واااای فکرکنیدبعد3مااه ک مثل مرده متحرک زندگی میکردم ی همچین خبری بهم برسه از کسی که ب شدت بهش علاقه مندم

بهترین روز زندگیم بود ولی متاسفانه باز جداشدیم😔

واقعااا هیچی . چرا هیچی یادم نیومد تو این ده سال . هعععی 😞

رفتم خونشون برای درس خوندن یهویی وسط درس بغلم کرد😅

قیمه ام سوخت   

گفت حلال کن غذای سوخته دوست ندارم خانم   

خیلی ناراحت بودم اما کلی خوشحالم کرد  

تازه شامم خودش درست کرد   

رفته بودیم مسافرت ای خوش گذشت 

۶ سال پیش ۳ و نیم خرج کرده بودیم فقط برا خورد و خوراک 

لباس و اینا نه 

رفتیم یه جا من شال دلم میخواست کارت و شوهرم داد مرده کشید گفت اقا موجودیتون صفره 

من 🥴

شوهرم 🤔🤤

شوهرم گفت ن اقا یه بار دیگه بکش میدونم داره باز کشید گفت صفره  یه نگاه به هم کردیم پقی زدیم زیر خنده همه نگامون میکردن شوهرم میگفت یاخدا کجا خرج کردیم ما 

بعدش از اون یکی کارتش خرج کردیم 😂😂😂😂😁

نه والا 

ولی فک کنم اینکه تا حالا باکسی هم دوست نبودمو عشقی هم نداشتم هم بی تاثیر نیست😂

هنوز نامزد نبودیم ساعت سه نصف شب اومد پیشم را هم رفتیم بیرون ولی کسی ام نفهمید 

موقع عقدمون وقتی چادر انداختم سرم ک بهم گفت تا امروزم فکر میکردم نمیتونم ب دستتت بیارم ولی حالا باورم شد ک تو اومده بودی تا دوباره زندگیمو روح بدی 

خاطره که زیاد دارم البته الان شوهرمه اما از همه بهتر خاطره مسافرتمون به کیش بود. خیییییلی خوب بود.خیییییلی. الانم که ازدواج کردیم رفتیم اما مثل اونبار اول نبود.