2726
عنوان

بیاین تاپیک ترسناک(افرادی که میترسن نیان)

| مشاهده متن کامل بحث + 1990 بازدید | 214 پست

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

ولی من واقعا دارم با جنی چیزی زندگی میکنم

دیگه از ترسیدن گذشته یجورایی هم خونه ایم 😊

سالها گذشت تا من فهمیدم آدمها احتیاج دارن سفر برن. احتیاج دارن از زندگی لذت ببرن و لذت بردن برای آدمها متفاوت معنی میشه...یکی از ﻫﻴﺎت امام حسین لذت میبره یکی از مهمونی رفتن. یکی تو سفر مکه اقناع میشه یکی تو سفر تایلند.اینا همشون برای من آدمهای محترمی هستن.سالها گذشت تا من فهمیدم نباید به دلخوشی های آدمها گیر بدهمچون آدمها با همین دلخوشی ها سختی های زندگی رو تحمل میکنن.لطفا به دلخوشی دیگران گیر ندهید !
2728
چه خوب بگو

از خودم شروع میکنم😎روستا زندگی میکردیم تو یه خونه خیلی بزرگ،یه روستای فوق العاده سرد زمستونا هممون تو یه اتاق میخوابیدیم،خلاصه من نصف شب بیدار شدم چشام باز بود به سیاهی نگاه میکردم (رو شکم دراز کشیده بودم)،یهو یه ضربه محکم با دو دست که فقط ضربه رو حس کردم خورد به سرم خدا شاهده تو کل عمرم ضربه به اون‌محکمی نخورده بودم یه لحظه قلبم وایساد کامل رفتم زیر پتو هیچ وقت یادم نمیره

هی من صبوری کن💚لحظه به لحظه زندگیم سایه یه نفر با منه حتی پستی که میخونم جایی که کامنت میذارم💜 راهنما و حامی منه💙دنیا رو با چشاش میبینم🧡روح منو از زنگار پاک میکنه و صیقلی میده وجودمو از ناخالصی ها پاک میکنه اون مراقب منه مثل پدر،برادر،رفیق،یار❤ما از مال دنیا دستامون خالیه ولی قلبامون سرشار از عشقه حتی در بحرانی ترین شرایط💗از خاکستر بر میخیزیم💚
من یه خاطره ترسناک دارم بگم؟البته براخودم اتفاق نیوفتاده برابابامه    

بوگو

تو صفحه سوم این تاپیک با اسکرین روش گذاشتن عکس لینکی هست  اگه به دردتون خورد واسه من یه صلوات بفرستین بلاخره منم خاله شدم🤩                                                                از محبت خارها شاخ میشوند😒اون قدیما بود گل میشدن😏.        مثل دریا باش آشغالارو پس بزن🌊.                                             حوصله بحث منطقیو داری ریپ بزن ولی اگه میخوای حرفتو به کرسی بنشونی من حوصلتو ندارم😒  

بیشتر خاطرات ی ادمیه ک صنعتی و سنتیو باهم میزنه ن اینکه ترسناک باشه

 آن که انتظار دارد هر چهار فصل سال بهار باشد. نه خود را می شناسد. نه طبیعت را و نه زندگی را...

ا صدای بیسیمی که تو اتاق بچم هست بیدار شدم و شنیدم زنم داره براش لالایی میخونه،روی تخت جابه جا شدم و دستم خورد به زنم که کنارم خوابیده بود...

بی راه نرو ساده ترین راه حسین است...♥
2706
ارسال نظر شما
2687