مادرشوخرم آدم وسواسیه(تمیییییز😒) و همه اینو میدونن...چن روز پیش رفتم اونجا دلم درد میکرد و داشتم از درد میمردم.گفتم بش مسکن دارین؟؟گفت چته مگه؟؟گفتم درد ماهانس(پری خودمون)دیدم رفته یه تیکه پارچه بزررگ ورداشته آورده میگه بیا بشین رو این که یوقت فرشاش کثیف نشهه😳😳😳
خیلی بهم برخورد و ب شوهرم گفتم میگه ای بابا تو که میدونی مامانم حساسه رو این چیزا پس ب دل نگیر😐😐😐