دیشب رفته بودیم خونه مادر شوهرم بعد نمیدونم صحبت چید شوهرم جلو مامانش بهم گفت مامان توروخدا ببین این چقدر ساده هستش . مامانشم بهم خندید حیلی ناراحت شدم به نظرتون چی بگم به شوهرم خیلی از دستش ناراحتم جلو مادرش قشنگ ضایم کرد شما جای من باشید چیکار میکنید
این منم (نامفهوم تر از نقاشیهای داوینچی ،تنها تر از فروغ، بیباک تر از فریدون ،صادق تر از هدایت ،مرتد تر از شاهین )😊
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
اونجا فقط لبخند بزن و چیزی نگو ولی بعدا به همسرت بگو دوست ندارم پیش مامانت با من اینطوری حرف بزنی درسته شما پسر و مادر هستید و صمیمی ولی رابطه ی من و مادرت رابطه عروس و مادرشوهره و دوست دارم حریم بیشتری بین ما باشه...