ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
اعتراف میکنم اونی که همیشه دیوونه ی محل رو اذیت میکرد من بودم
اعتراف میکنم از بچگی یه دنیای خیالی برای خودم ساختم که توی اون زندگی میکنم و با اینکار از واقعیت مزخرف زندگیم فرار میکنم
بچه که بودم هربرنامه تلویزیونی که بالاش مینوشت زنده، فک میکردم فقط اینا زنده ان و برنامهایی که این آرم زنده رو نداشت فک میکردم اینا دیگه مردن چقدر هم غصه میخوردم که آخرین برنامه اشون بوده🤧🤧🤧
یا فیلمهایی که کاراکتراشون میمردن ،فک میکردم واقعیه باخودم میگفتم قاتلها رو به جای اینکه اعدام کنند میارن تو این فیلمها که واقعی بمیرند 🤣
عمل سرپایی رو فک میکردم دکتر مریضها رو وایمیسونه بعد عمل میکنه😂
یادم نیست بقیه اشو🥴
کلاس ششم که بودم.از معلم جلو بچه ها پرسیدم خانوم پیامبر اکرم زنه یا مرده.یهو دیدم کلاس پوکید
اومدم خونه مامانم ساعت ۴صبح پریودشدم رفتم ازنواربهداشتی های خواهرم بردارم دیدم نداره😑
منم رفتم یکی ازپوشکای بچم برداشتم کناراشوقیچی زدم گذاشتم😐
چاره ای نداشتم😢
اعتراف میکنم وقتی خیلی بچه بودم هر روز صبح موهامو شونه میکردم.به خودم میرسیدم بعد کفشای پاشنه بلنده مامانمو میپوشیدم میرفتم تو کوچه جیش میکردم...این کاره هرروزم بود..فک کن اونقد صبحه زود میرفتم که خانوادم خبر دارنمیشدن..
یه بارم تو بچگیمون بچه های فامیل جم شده بودیم تو اتاق مسابقه گوزیدن گذاشته بودیم .مسابقه اینجوری بود که هرکی با صدای بلند میگوزید برنده میشد.البته بین اونهمه بچه من برنده شدم.الان که هممون بزرگ شدیم پسر عمم تا زمانی که مجرد بودیم بهم میگفت یادته تو اون همه بچه توفقط تونستی برنده بشی.خاک تو سرم پسر عمم خواستگارم بود ولی به خاطره گوزه بچگیم زنش نشدم...خخخخخخخخ🙈
