2726
عنوان

بعضی وقتا

58 بازدید | 2 پست

بعضی وقتا می دونی نمیشه، ولی دوس داری بشه. مثلا من الان دوس دارم سرم رو‌ بگیرم رو به آسمون و از ته دل آرزو کنم  فردا صبح که بیدار شدم تابستون هفتاد و پنج باشه. من باشم و جعبه ی شانسی، فرفره و آلاسکا... جلوی خونه ی مامان بزرگ بشینم تا سر و کله ی بچه ها پیدا شه. دلم هیجان باز کردن شانسی رو می خواد. چشمای برق زده ای که منتظره ببینه انگشتر آبپاش بهش می رسه یا موتور پلاستیکی...‌ دلم صدای خنده ی دسته جمعی بچه‌هایی رو می خواد که فرفره به دست تو کوچه می دوییدن... دلم مهربونی و اعتمادی رو می خواد که بدون پول با جمله ی فردا پولش رو میارم همه ی آلاسکا ها و فرفره هام تا ظهر تموم می شد. دلم نفس کشیدن مامان بزرگ و بابا بزرگ رو‌ می خواد. که وقتی برگشتم خونه شربت سکنجبین به دست بهم بگن سیاه شدی از بس تو آفتاب موندی. دلم می خواد بشینم پای برنامه کودک ترسناک ، سمندون ببینم و بخندم. بعد برم تو حیاط ، یه توپ بردارم و بزنم‌به در و دیوار... بعد پاهام رو بندازم تو حوض.. پشه بند رو وصل کنم و برم بخوابم تا فردا شه... تا دوباره از زندگی لذت ببرم.

می بینی من چیز زیادی از زندگی نمی خوام. فقط می خوام حالم خوب باشه ... همین

حالا که حرفام رو شنیدی، حالا که دیدی چقدر نیاز دارم به حال خوب، میشه از آسمون بهم پیام بدی سفارش شما ثبت شد؟!

پس منتظرم ... قرار ما فردا ... تابستون هفتاد و پنج ... خونه ی مامان بزرگ ...


#حسین_حائریان


شبتون در پناه خدا

آح آخ، دلم تابستانهای دهه ۶۰ را خواست، دلم شبهای زمستانش را خواست، حتی دلم برای شتیدن آژیر قرمز و فرارهایش تنگ‌شد، چه روزهایی بود آن روزها، چقدر شاد و دلخوش بودیم و نمیدانستیم چه در انتظار است .... 

کاش هیچ وقت سال ۱۴۰۰ که اینقدر آن سالها برایم دور مینمود، اینقدر نزدیک‌نشده بود ، کاش یک بار دیگر آن روزها تکرار میشد

... و من به تو ایمان دارم...


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730