یکی از دوستام هس خیلی اسکله واقعا کم داره ها ازاوناست ک کاراشو بگم همتون حرص میخورین...بعد پیام داده چ خبر میگم دلم گرفته میگه یعنی چطوری من تاحالا این جوری نشدم من همیشه تو خونه کار میکنم سرم گرمه اجازه نداره حتی پاشو بزاره بیرون بعد نمیدونم چطور روحیش و حفظ میکنه من میرم خیاطی هم صب هم عصر بااون خانمه حرف میزنیم ولی بازم دلم میگیره میام خونه ...شوهرمم از صب بعد صبونه ندیدم تا ۱شب ک بیاد خونه...ناهار نون خالی خوردم الانم خرماخوردم و گوجه خوردم با سس 😖کار هست واس انجام دادن دیگه ذوقی برای انجامش خیلی وقته ندارم و ی روزی بقیه رو مسخره میکردم ک ارکارهای خونه و اشپزی بدشون میومد من اهنگ میزاشتم میرقصیدم و کارمیکردم اما الان😔اگه میتونین چیزی بهم بگین ویدیو انگیزشی چیزی من فقط واس اینکه سکوت نباشه صحبت های دکتر هلاکویی گوش میکنم توواین شهر تنهام