مرسي نظراتتون و خوندم
ببينين واقعااا بچه ها نتفاوت ن
دختر من خوابش و هوكاري كردم درست نشد رفته رفته بهتر شد ولي هنوزم خوب نيس
ب شدت بغلي و وابسته ب منه
ارن اوايل خيليييي گريه ميكرد و يسره زير سينه اروم ميشد
مامانم نزديك خودمه خودمم ميخام بعدازظهرا برم خونه خودم صبحا بيام خونه مادرم واقعااا دلم براي خونم تنگ شده💔براي گلام كه همشون خشك شدن
براي زمانهاي دونفره م
فك ميكنم افسردگي گرفتم
ولي اصلا تنها نميتونم چون يسره بغلمه