داخل تاپیکام از جریان زندگیم گفتم که زمان بارداریم واسه شوهرم از ربات صیغه یاب پیام میومد که پرسیدمو بچه ها گفتن واسه ما هم گاهی میاد... بعد به شوهرم گفتم اونم همینو گفت جالب که دیگه پیامی نیومد ولی دوبار رو گوشیه ساده ش پیام متنی از پیامرسان صیغه یاب حافظون امد. که فلانی پیامت داده برو بخون...بعدشم که رفت ماموریت و وسطش سه چهار باری اومد خونه. قرار شد اخر ماموریتش منو بیاد از خونه بابام ببره. چون من از اول ماموریتش رفتم خونه بابام. ولی من ناگهانی خودم رفتم خونه و شوهرم هیچ احتمال نمیداد من برم خونه... اقا کاند و م استفاده شده شو منهدم نکرده بود....
خلاصه اینکه سه چهار روز پیش سر جریانی باهم بحثمون شد و دوروز قهر کرد حرف نزد گفت تو تهمت میزنی حتی خواستم اشتی کنم محل نداد... منم عصبی شدم از کاراش اومدم خونه بابام قهر...موقع اومدن گفت من دنبالت نمیام