من از بچکی از همه جک جونوری میترسیدم به خدا دست خودم نیس وقتی میبینم نمیتونم هیچ کاری بکنم دست پاهام بی حس میشه گربه که میبینم اگه نزدیکم باشه غش میکنم
همه سرزنشم میکنن کلی بهم حرف میزنن دیشب به خاطر یه سوسک بزرگ از خونم زدم بیرون امدم خونه بابام شوهرم پدر شوهرم مادرشوهرم از دیشب تاحالا حرفی نیست که بهم نزدن 😢😢😢😢 من باردارم الان به جای این که یکم بیشتر هوای منو داشته باشن بدتر سرزنش میکنن خب من چیکار کنم خسته شدم