پارسال تنهایی اومد خواستگاری نمیزاشتن بیاد بابدبختی گفتم میخام میخام گفتن بیاد اما پشت کرد ب همه کارایی ک کردم براش رفت، دیروز پیام داده من میخامت اونمدت ک ترکت کردم رفتم خواستم پول جور کنم تونمیتونستی تحمل کنی حالا همه چی دارم برگشتم گفتم من دیگه علاقه ای بهت ندارم گفت تو برای خودت میگی من جبران میکنم هرکارمیکنم چون ی مدت ازت دوربودم اونطوری رفتم میگی دوستم نداری مگ عشق ب این راحتیا ازبین میره گفتم اقا نمیخام اصلا بابای من منو ب تو نمیده خانوادن راضی نیستن تکوتنها میخای دوباره بیای گفت ایندفعه پدرمادرمم میارم هرکاری بگن میکنن من دست نمیکشم میرم حلو خونه برادرت اصرار بابات میکنم من بهشون گفتپ دیشب دعوام کردن خیلی گریه کردم چون خیلی شره اگ مال اون نشم تهدید میکنه نمیخامش باورنمیکنه دارم راست میگم میگ بزار بریم زیر یه سقف اصلا توباهام سرد باش ولی باش من تورو دوباره خودتو قلبتو مثل قبل میکنم، بابامم تنها مشکلش پدرمادرش بود ک میگه میارم اینو میخرم اینو میکمم اونو میکنممن تازگیا ازش میترسم نمیدونم چرا قبلا عاشقش بودم پافشاری میکردم منو بدن بهش الان نگاش میکنم میترسم خیلی محکم وایساده میگم نمیخام میگ بهث ثابت میکنم من دست نمیکشم ب حرف توام نیستم ب داداشم گفتم باهاش حرف بزن میگ ب من ربطی نداره
در عرض ۶ ماه همه چیز داره؟!
🙄تو این ۸ماه کجا بوده
حالاقیافه ایناش چطوره خودت حرفاشوباورداری؟
چه خاستگار پایه ای یکم مشکوکه به نظرم
منم شرایط تو رو داشتم
فقط داداشم رفت از پسره
به جرم مزاحمت و تهدید به قتلم شکایت کرد
الانم آقا فراری ه
حتی یه جلسه دادگاهم نمیومد
رفته دوراشو زده اومده
همش دروغ میگه بری دو روز دیگه پشیمون میشی اون رفته دوراشو زده برگشته کی الان در عرض ۶ ماه به همه چی میرسه که اون برسه
منظورت از شر چیه
آدم کاری هست
سالم هست یا اهل دود و مشروبه
به نظرم چند شب نماز شب بخون بگو خدایا من نمیدونم چی خوبه چی بد اگر این آدم خوبه، خودت محبتش رو بنداز تو دلم
اگر برام بده خودت کاری کن که خودش بیخیال بشه
از ته دل از خدا بخواه، خودش بهترین رو آن شاالله برات رقم میزنه
کارش چیه و وضعیتش چطوره؟ مگه لات و لوته که ازش میترسی؟ اگه یکی انقدر میخوادت که خوبه. اگه نمیخوای با هاش ازدواج کنی بلاکش کن دیگه باهات تماس نداشته باشه.
با خانوادت در میون بذار ب زور ک نمیدنت بعدش هم مزاحمت ایجاد کرد برو شکایت کن
نمیدونم ربط داشته باشه یا نه ولی نامزدم هشت ماه قبل خاستگاری من رو میخواسته ولی بیخیال بوده بعد یکی از اقواممون عقد میکنه میفهمن یکی دیگه هم اونو میخواسته و دس رو دس گذاشته دیگه زهرش ترکیده اومده خاستگاری😐
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
