ممنون عزیزم ❤
من خوابام تعبیر داره اکثرا
مخصوصا خواب هایی که بعد بیدار شدن تو ذهنم بمونه
این خواب رو که میخوام تعریف کنم شب بعد خوندن دعای یستشیر دیدم
خواب دیدم تو یه خونه ی خیلی بزرگ و مجلل بودم و حس کردم این خونه متعلق به من هست . پالتو چرمی قرمز رنگ و نو پوشیده بودم...اقوام خودم و افراد غریبه هم تو خوابم بودن که لباس مجلسی پوشیده بودن...
این خونه خیلی بزرگ و شیک بود از چند تا پله بالا رفتم و وارد یه اتاق شدم همه جلوم بلند شدن و انگار منتظر من بودن که وارد اتاق بشم غریبه بودن و نمیشناختمشون یکی از اون افراد به چشمم آشنا اومد از فامیل های دور که سادات هست بود منو بغل کرد و بوسید خیلی مهربون شده بود و من با خودم گفتم قبلا انقدر مهربون نبود چقدر گرم باهام برخورد میکنه...
از اتاق اومد بیرون یه آینه ی تمام قد بود که دورش طلایی بود خودمو توش نگاه کردم ...اقوام خودم انگار با ناراحتی و قهر تو این مجلس اومده بودن....عمه ی خودم خیلی با حالت خشم بهم نگاه میکرد...خیلی نگاه های سرد و برخورد خشکی باهام داشتن...
من با خودم گفتم من راضی نبودم و نیستم از این وضع و این خونه چرا اینا با من این جوری برخورد میکنن...
حس نارضایتی عمیقی از این موقعیت داشتم