بهترین کادو 😍 + عکس

مدیر استارتر

عضویت: 1399/04/01

تعداد پست: 1950

بابام واسم کادو خریده

من تو خانواده ای بزرگ شدم که همیشه وقتی یکیمون چیزی نیاز داشت بابام اونو به عنوان هدیه می‌خرید و من و داداشم هم بعد از ازدواج توی رفتار با همسرامون همینطوری هستیم این کادو گرون نیست ولی واسم خیلی ارزش داره و بیش از حد ذوق کردم چون واقعا نیاز داشتم

دنیا جای موندن نیست همه مسافریم ارزش نداره همدیگه رو ناراحت کنیم خوشگل خانوم😘😘😍

1399/07/04

03:58

4 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

مامییزدان

عضویت: 1398/10/19

تعداد پست: 9477

ای جان😍

عجب دریای. سحر آمیزیه غم های عالم🥲🙃

1399/07/04

03:59

1 نفر لایک کرده اند ...

خانوم_شیطون

مدیر استارتر

عضویت: 1399/04/01

تعداد پست: 1950

فقط دیشب به بابام گفتم میخوام کیک درست کنم یه سری وسایل کم دارم رفته اینا رو خریده الان عکسشو میذارم

دنیا جای موندن نیست همه مسافریم ارزش نداره همدیگه رو ناراحت کنیم خوشگل خانوم😘😘😍

1399/07/04

03:59

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان_ستایش

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

خانوم_شیطون

مدیر استارتر

عضویت: 1399/04/01

تعداد پست: 1950

دنیا جای موندن نیست همه مسافریم ارزش نداره همدیگه رو ناراحت کنیم خوشگل خانوم😘😘😍

1399/07/04

03:59

10 نفر لایک کرده اند ...

mahboooobeh5

عضویت: 1398/12/20

تعداد پست: 16131

چه بایای خوش ذوقی😁😍

دیگه سیمکارت ندارم😐 توی تاپیکای سیاسی من دیگه حرف نمیزنم🤐🥺🌺🍃🍃درویشی تهی‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد. چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره ای به او کرد. کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند. کریم خان گفت: «این اشاره های تو برای چه بود؟»درویش گفت: «نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم. آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟»کریم خان در حال کشیدن قلیان بود. گفت: «چه می‌خواهی؟»درویش گفت: «همین قلیان، مرا بس است.»چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز فردی که می‌خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد، که از قلیلن خوشش آمد و آن را لایق کریم خان زند دانست. پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد. چند روزی گذشت. درویش جهت تشکر نزد خان رفت. ناگه چشمش به قلیان افتاد و گفت:«نه من کریمم نه تو. کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست.»🍃🌺🍃 امضامو هفته‌ای یکبار بروز میکنم🤗😍

1399/07/04

04:00

1 نفر لایک کرده اند ...