آخه غممون کم بود گرونی کم بود تو هم به بدبختیامون اضافه شدی میترسم از اون روزی که عزیزی رو ازم بگیری ، دیگه دارم افسرده میشم چه دنیای بدیه، امتحان پشت امتحان ، سختی پشت سختی ، من چرا فبول کردم بیام تو این دنیای نکبتی ،
در 🌸۹۹/۹/۹🌸 کرونا از بین رفته شوهرمم کار پیدا کرده داریمکارای عروسیمونو میکنیم ....۱سالو ۶ماهه عقدم برای درست شدن کار شوهرم یه صلوات بفرستید💖تیکرمم تیکر وقتیه شوهرمو بعد ۱ ماه میخام ببینم
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
تو قبول نکردی مادر و پدرامون خواستن بیارن بخاطره خودشون ...من به پسر دارم خیلی دلم دومی رو میخواد ولی میگم قرار نیست بخاطره خودخواهی خودم یکی دیگه رو بدبخت کنم ..بخاطره وضعیت بد جامعه واقعا دیگه اوضاع نسل های آینده معلوم نیست چی میشه 😐
هرچه دلم خواست نه آن میشود هرچه خدا خواست همان میشود
من گرفتم حالمم خیلی بد بود توبیمارستان هم بستری شدم یک ماه دختر ۳ سالمو ندیدم .وقتیم که تو بیمارستان بودم همش به اینکه یه موقع نمیرم دیگه نتونم دخترمو ببینم فکر میکردم .تنها هیچ ملاقاتی هم نداشتیم ریه هام کاملا درگیر شده بود فقط شانس آوردم زنده موندم بیمارستان ضیائیان تهران فلاه خیلی رسیگیشونم خوب بود.من اسفند ماه درگیر شدم.
تو قبول نکردی مادر و پدرامون خواستن بیارن بخاطره خودشون ...من به پسر دارم خیلی دلم دومی رو میخواد ول ...
زمان اونا اوضاع خوب میشه بدبختی واسه ماهاست ، زمان اونا پیک جمعیت که ماییم تشریفمونو بردیم زیر یه خروار خاک و بچه هامون دغدغه کنکور و مسکن و .. مثل ما ندارن فقط دنبال قبرند که ما رو چال کنن چون اون زمون قبر هم برای ما بدبختا پیدا نمیشه گور دسته جمعی شاید
الانم خیلی استرس دارم اصلا بیرون نمیرم مگه با باماشین همسرم جایی هم نمیرم همشون ماسک میزنم .من یه مدت مثله دیوونه شده بودم کسی پیشم عطسه میکرد میرفتم حموم با آب داغ و صابون دوش میگرفتم انقد گریه میکردم .همسرم بهم میگفت داری دیوونه میشی .واقعا همینطور هم بود.