من وقتی بچه بود کلاس ۵ بودم از اون ب بعد مشکلات زندگیمون شروع شد داداشم تازه ۱۸ سالش شده بود اذیت هاش شروع شد خیلی اذیت پدر مادرم کرد یه عالمه پول رفت ۵.۶ تا ماشین رفت من تو اون چند سال خیلی عذاب کشیدم جلو چشمم پدر مادرم آب شدن..هرچند اینا منو دوست ندارن ولی من دوسشون دارم.حالا خداروشکر داداشم عاقل شده همه ی پول هایی ک حروم شد و رفت، برگشت و زندگیمون به حالت عادی برگشته...اما من چون اون موقع پول نبود ک کلاس برم خونمونم ولوله بود سر و صدا به اون چیزی ک خواستم نرسیدم البته الان فوق لیسانس میگیرم ولی تو اون چند سال سنمم کم بود خیلی عذاب کشیدم.. الان ک داداشم و میبینم حس خوبی ندارم بهش نمیدونم چرا 😭 الان خیلی خوب شده خداروشکر اما نمیدونم چرا از دلم درنمیاد اون عذابایی ک چند سال پیش کشیدم... خیلی ام دوسم داره 😭 چکار کنم اون گذشته رو فراموش کنم😔 وقتی میبینمش حس خفگی دارم
حس خفگی😥
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
ادمارو هرجور که تو بچگی ببینی بعدش هرچقدر که باهات خوب بشن بازم همونجور میبینیش
سلام عزیزم منم میتونم باشم توی چله سوره واقعه؟؟
واتساپ ندارم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
